روزنامه خراسان | شماره :21466

تعداد بازدید : 202

نخستین پرستار قربانی کرونا به روایت مادرش

مادر «نرجس خانعلی‌زاده »که اولین شهید کادر درمان در مقابله با کرونا بود، بعد از سال‌ها از عشق دخترش به شغل پرستاری نگاه زیبایش به زندگی، اهتمامش برای کمک به نیازمندان از نوجوانی، خدمت به بیماران تا لحظه آخر عمرش و ... می‌گوید

مجید حسین زاده | روزنامه‌نگار - انتشارخبرهایی درباره ابتلای بعضی افراد به سویه جدید کرونا، ما را به یاد روزهایی می اندازد که این اپیدمی، هر لحظه خانواده‌ای را داغدار یکی از عزیزانش می‌کرد. اما خط مقدم مبارزه با این بیماری، پرستارها بودند که فدایی مردم شدند و در آن روزهای سخت و پر استرس برای کمک به سلامت هموطنان‌شان از هیچ تلاشی دریغ نکردند. «نرجس خانعلی‌زاده»، یکی از این گل‌های پرپر شده است که جانش را وقف بیماران کرد و در ششم اسفندماه سال 98 به کرونا مبتلا شد. پرستار ۲۵ ساله بیمارستان میلاد لاهیجان، ستاره‌ای در عرصه خدمت بی‌منت به مردم بود که با عوارض مشابه ابتلا به ویروس کرونا، در حین رسیدگی به بیماران در محل کار خود از حال رفت و به زمین افتاد. سپس به دلیل عوارض ریوی و تنگی نفس در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان بستری شد. او در بعدازظهر روز ۶ اسفند ۱۳۹۸ در بیمارستان میلاد لاهیجان درگذشت و اولین قربانی کرونا از کادر پزشکی کشور لقب گرفت. در پرونده امروز زندگی‌سلام با «آسیه حاجی‌زاده»، مادر «نرجس خانعلی‌زاده»، اولین شهید عرصه سلامت کشور گفت‌وگو کردیم که در ادامه خاطرات او از دخترش را خواهید خواند.

نرجس در 4سالگی به پرستاری علاقه‌مند شد

به‌عنوان اولین سوال از خانم «حاجی‌زاده» می‌پرسم چرا دخترش تصمیم گرفت که پرستار شود؟ آیا داستانی پشت انتخاب این شغل وجود داشته که می‌گوید: «حدودا 4 سالش بود که در حادثه‌ای، ابرویش شکست. ما آن موقع تهران زندگی می‌کردیم. او را به قسمت اورژانس بیمارستان بردیم چون شکاف ابرویش زیاد بود و باید بخیه می‌زدند. در آنجا چندتا پرستار خانم بودند و نرجس هم یک دختر کوچولو بود. پرستارها خیلی با مهربانی و با لطافت با دخترم رفتار کردند و همین مسئله باعث شد از همان زمان، به این شغل علاقه‌مند شود. بعد از همان اتفاق بود که این جرقه در ذهنش زده شد که پرستار شود. وقتی سنش بالاتر رفت، تصمیم‌اش برای انتخاب این شغل خیلی جدی‌تر شد».

برای قبولی در کنکور، نذر کرد به بچه‌های شیرخوارگاه کمک کند

می‌گویند که برای قبولی در کنکور نذر کرده بود که رشته پرستاری قبول شود چون این شغل را عاشقانه دوست داشت. مادر شهید «خانعلی‌زاده» در این باره می‌گوید: «بله، او خیلی دوست داشت که پرستار شود. وقتی کنکور داد، احساس می‌کردم که انتظار و استرس تا اعلام زمان نتایج کنکور برایش خیلی سخت است. من یک روزی رفتم خرازی و همین‌طور اتفاقی چشمم به کاموا و کتاب‌های آموزش عروسک‌بافی افتاد. یکی از آن کتاب‌ها را با کمی کاموا خریدم. وقتی نرجس آن‌ها را دید، خوشحال شد و چون عاشق عروسک بود، شروع کرد به بافتن. معمولا هم با هم می‌بافتیم چون من یک مقداری هم بلد بودم و او را راهنمایی می‌کردم. یک روز به من گفت که مامان، می‌دانی من برای این عروسک‌هایی که دارم می‌بافم، چه نذری کردم؟ گفتم نه، بگو. گفت نذرکردم اگر پرستاری قبول شوم به نیت بچه‌های شیرخوارگاه آمنه عروسک ببافم و درآمدش را به آن‌ها بدهم. گفتم چه تصمیم خوبی و اگر این طوری است، من هم کمکت می‌کنم. او در آن مدت، تقریبا 25 یا 30 تا عروسک بافت و چندتایی را به نیت کمک به بچه‌های شیرخوارگاه فروخت و پولش را جمع کرد. روزی که نتایج کنکور آمد و خیالش از قبولی در رشته پرستاری راحت شد، آن‌ها را برد و به شیرخوارگاه تقدیم کرد».

می‌گفت در هر شرایطی باید در کنار مردم باشم

«ما از ابتدا تهران زندگی می‌کردیم. تابستان سال 98، آخرهای طرح نرجس بود که ما چون اصالتا گیلانی بودیم، تصمیم گرفتیم که به این‌جا برگردیم. دقیقا 5 ماه بعد هم دخترم شهید شد». خانم «حاجی‌زاده» با این مقدمه به این سوال پاسخ می‌دهد که آیا دخترش نمی‌ترسید در آن زمان که این همه‎گیری فراگیر شده بود به بیمارستان برود: «اعلام رسمی ورود کرونا به ایران دقیقا همان روزی بود که من، نرجس را برای بستری به بیمارستان بردم. البته از حدود یک ماه جلوتر، او به من می‌گفت که یک نوع آنفلوآنزا در حال شیوع است که خیلی خطرناک است و باعث فوت افراد می‌شود. وقتی این مسئله را به من گفت، به او گفتم که شاید کرونا باشد. می‌گفت که خب باشد، ما باید به مردم خدمت کنیم و در هر شرایطی کنار مردم باشیم. اصلا هم نمی‌ترسید. بعد از این‌که احتمال شیوع جهانی کرونا از چین در رسانه‌ها مطرح شد، به او گفتم که دیگر نرو. حقوق خوبی هم که به تو نمی‌دهند و بیا این شغل را ترک کن. حتی به پدرش گفتم و حالم دقیقا شبیه به مادران در زمان جنگ‌تحمیلی بود که رزمنده‌ها به خط مقدم می‌رفتند و نگران بودند. تازه من آن موقع نمی‌دانستم که کرونا این‌قدر خطرناک است. با این حال به او می‌گفتم شغل‌های دیگری هست که برای تو بهتر است. همیشه جواب او یک جمله بود و به من می‎گفت که من پای تحصیلی که در رشته پرستاری داشتم، قسم خوردم و باید تا آن جایی که در توانم است، پای قسمم بایستم. کلا هم عاشق پرستاری بود و این‌طور نبود که من بگویم، نرو و او هم قبول کند. حتی با دست شکسته هم می‌رفت در بخش و می‌گفت شاید بیماری باشد که به حضور من در بیمارستان نیاز داشته باشد».

از کمک به کمپ‌های ترک‌اعتیاد تا سرپرستی فرزند یتیم

کمک به دیگران در زندگی مرحوم «خانعلی‌زاده» نقش پررنگی داشته و فقط منحصر به پرستاری نبوده است. مادرش در این باره می‌گوید: «نرجس در دوران دانشجویی بچه‌ای را به سرپرستی قبول کرده بود. یک‎سال در ماه مبارک رمضان، طرح اکرام ایتام بود که تصمیم به این کار گرفت. بعد از این که نرجس فوت شد، من هزینه‌های آن بچه را قبول کردم. نرجس یک فرزند معنوی در اراک داشت که من راهش را ادامه دادم. علاوه بر این، هر ماه که به آخر می‌رسید و حقوقش واریز می‎شد، مقداری پول به حساب مادرم واریز می‌کرد. بعدش هم خواهش می‌کرد و مثلا می‌گفت که با آن 2 تا مرغ، روغن، حبوبات

و ... بخرید، ببرید برای نیازمندان. یا این که دم عید می‎شد، می‌گفت حواس‌مان به نیازمندان هم باشد. آن موقع بسته‌های معیشتی مثل الان مُد نبود. دوران کرونا بود که پخش بسته غذایی بین نیازمندان بیشتر مورد توجه قرار گرفت اما نرجس از قبل، این جور کارها را می‌کرد. همچنین یک جایی که خیلی دوست داشت به افراد آن‌جا کمک کند، کمپ‌های ترک اعتیاد بود و برای آن‌ها هم مواد غذایی از برنج و گوشت می‌گرفت و می‌برد».

در شیفت آخرش با سُرم به بیماران خدمت می‌کرد

از مادر این پرستار درباره روحیه و اوضاع دخترش بعد از ابتلا به کرونا می‌پرسم که می‌گوید: «من بعد از بستری شدن دخترم در بیمارستان، فقط یک روز او را دیدم. ما روز شنبه نرجس را بردیم بیمارستان تا بستری شود چون تنگی نفس داشت. آن شب حالش خوب بود. کمی با هم حرف زدیم. قشنگ غذایش را هم خورد. حتی موهایش را اجازه نداد که من ببافم و گفت که خودم می‌توانم. خیلی دختر متین و نجیبی بود و همه کارهایش را خودش انجام می‌داد. تا آخرین لحظه هم به فکر خانواده‌اش بود. این جمله‌اش یادم نمی‌رود که آن شب، کارت بانکی‌اش را به دست من داد و گفت که مامان، رمز این را که می‌دانی؟ گفتم آره. گفت حواست باشد برای ترخیص من از بیمارستان، بابا هزینه نکند ها، این توش پول هست. یعنی تا این حد عزت‌نفس داشت و آرامش خانواده برایش مهم بود. فردایش گفتند که باید برود بخش مراقبت‌های ویژه. در آنجا به دستگاه وصلش کردند، روز بعد هم اینتوبه شد و روز سه‎شنبه هم شهید شد. این اتفاق خیلی به سرعت افتاد. در این سال‌ها، یک وقت‌هایی دلتنگی‌های مادرانه باعث می‌شود که از او گلایه کنم و به او بگویم که نرجس، اگر شیفت آخر را نمی‌رفتی و به حرف من گوش می‌دادی، شاید این اتفاق نمی‌افتاد. چون قبل از رفتن به شیفت آخر، حالش خوب نبود و بدنش سست بود، سرفه‌های خشک و تنگی نفس داشت. به من که چیزی نگفته بود ولی بعدها همکارانش می‌گفتند که روز آخر دو بار بی‌حال شده بود و بهش سرم زدند تا سرحال شده است. هرچه قدر هم به او می‌گفتند که برو خانه، می‌گفته که نه، بیمار زیاده و به من نیاز است. بنابراین شیفت آخرش را کامل در بیمارستان مانده بود».

محال بود یک شب برای غذادادن به حیوانات بی‌پناه به ساحل نرود

«خانه ما نزدیک دریاست. الان از همین پارکی که آمدم و دارم از آن‌جا با شما صحبت می‌کنم، دریا دیده می‌شود. بعدازظهرها که می‎شد، دقیقا همین موقعی که دارم با شما صحبت می‌کنم، محال بود که نرجس به ساحل برای غذا دادن به حیوانات بی‌پناه نیاید. حتی از گوشه غذای خودش می‎زد و کمتر می‌خورد و غذاهای اضافه ما را هم جمع می‌کرد و غروب‌ها به لب دریا برای حیوانات بی‌پناه می‌برد». مادر «نرجس» ادامه می‌دهد: «من و پدرش که روی او حساسیت زیادی داشتیم، می‌گفتیم که این کار را نکن، چون خطرناک است و ممکن است تو را گاز بگیرند. او می‌گفت مثلا به سگ یک‎بار غذا بدهید، حتی اگر از گرسنگی بمیرد، به شما آسیب نمی‌زند. کلا یک حس و نگاه قشنگی به زندگی و همه چیز داشت و لطافت و مهربانی که هیچ‌گاه از ذهن اطرافیانش پاک نمی‌شود. بارها می‎شد که می‌دیدم مثلا در شیشه آب‌معدنی یک ذره آب مانده، خیلی‌ها آن را همین‌طور می اندازند در سطل زباله، ولی او می‌رفت و یک درخت پیدا می‌کرد و آن آب را هرچند کم بود، خالی می‌کرد پای درخت و بعد بطری را می‌انداخت در سطل زباله. حواسش به این جور مسائل، خیلی بود».

نرجس را به آرزویش رساندیم

از خانم «خانعلی‌زاده» درباره آرزوهای دخترش می‌پرسم که می‌گوید: «من یک هزارم شخصیت او را نمی‌توانم در این چند دقیقه برای شما توصیف کنم. یکی از آرزوهای نرجس این بود که دختربچه‌ای را از شیرخوارگاه به سرپرستی قبول کند و او را بزرگ کند و اسم او را هم بگذارد، باران. او این راه را برای ما گذاشت اما خودش رفت. ما هم پیگیر آن آرزو شدیم و الان 2 سالی می‌شود که به لطف خدا، آن را برآورده کردیم». از او می پرسم که آیا به جز نرجس، فرزند دیگری هم داشته که می‌خندد و می‌گوید: «من یک پسر 20 ساله هم دارم که الان آتش‌نشان شده است. متاسفانه یا خوشبختانه، نمی‌دانم چرا بچه‌های من این‌قدر دنبال شغل‌هایی می‌روند که خطرات زیادی دارد».

یادگاری‌های نرجس را به یک موزه در قائم‌شهر دادم

او درباره ماجرای جالب اهدای وسایل این پرستار به یک موزه می‌گوید: «بعد از شهادت نرجس، من وسایل او را نگاه می‌کردم و حسرت می‌خوردم که این وسایل چه می‌شود و تکلیف آن‌ها چه خواهد شد. نمی‌دانم اما خیلی زود شرایط به گونه‌ای شد که شاید خودش برنامه‌اش را چیده بود چون به دو هفته نکشید که ما رفتیم یک روستایی در قائم‌شهر. من در آن‌جا دیدم که یک شهید گمنام دفن است و اطرافش هم غرفه‌های لباس‌های شهدا، حتی یک دکمه، یک لنگه پوتین و ... است. فضای خیلی معنوی داشت. به مسئول آن‎جا گفتم که می‌شود وسایل نرجس را هم این‎جا بگذاریم، گفتند با جان و دل می‌خواهیم. دیگر من هم از خداخواسته، یکسری وسایل او مثل روپوش و شلوار بیمارستانش و خیلی از وسایل دیگرش را به آن‌جا بردم. یک غرفه هم در موزه خوش‌نامان کادر درمان در تهران هست که مثلا انگشتر و یکسری وسایلش آن‌جاست.»

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بیانیه های آتشین سرخابی ها با چاشنی شکایت از نکونام

تعداد بازدید : 125

ترس از ناکامی یا بهرمندی ویژه از اشتباهات داوری؟

سارا مسیحا- رقابت میلی متری تیم های استقلال و پرسپولیس مدعیان اصلی قهرمانی در هفته بیست و سوم هم با حفظ یک امتیاز اختلاف ادامه پیدا کرد اما با وجود برتری سرخابی ها مقابل آلومینیوم اراک و ملوان انزلی هر دو بازی به دلایل مختلف با حواشی زیادی همراه بود به طوری که در پایان هفته شاهد صدور بیانیه‌های آتشین سرخابی ها علیه یکدیگر به خاطر اشتباهات داوری بودیم.در پایان دیدار استقلال و آلومینیوم که با برتری یک بر صفر آبی ها و تداوم صدرنشینی شان همراه بود جواد نکونام پس از مدت‌ها در نشست خبری حاضر شد و اظهارات تندی داشت و ادعایی درباره داوری و تیم رقیب مطرح کرد. نکونام که بازی بعدی تیمش را به خاطر دریافت کارت زرد از دست داده است، گفت: «نکته مهمی که هست، داوری بازی بود که خدا را شکر همه دیدند سوت‌ها را. به من الکی کارت داد که بازی بعد را نباشم و می‌دانم چرا به من کارت داد! ما خدا را شکر کادو نمی‌گیریم و از کسی هم نگرفتیم تا حالا ولی هفته قبل گل صحیح‌مان را قبول نکردند. پارسال من در استقلال نبودم اما دربی این تیم را دیدم. دو داوری، داور بازی بودند که جفت‌شان پرسپولیسی بودند.»

پس از آن و زمانی که دیدار پرسپولیس و ملوان با گل مشکوک به آفساید سرخ ها با نتیجه یک بر صفر به سود این تیم به پایان رسید باشگاه استقلال دو ادعای جدید مطرح و بیانیه ای صادر کرد. استقلالی‌ها ابتدا مدعی شدند بین دو نیمه بازی، رضا عادل، داور دیدار به یعقوب سخندان گلایه کرده و از او پرسیده به چه دلیل به نشانه گل پرچم زده است؟ در ادامه هم باشگاه استقلال در بیانیه ای که حکم بیانیه اول را پیدا کرد نوشت: «باشگاه استقلال از ابتدای فصل تلاش کرده تن به جنجال‌های مرسوم فوتبال ندهد! اشتباه داوری جزئی از فوتبال است اما نه این که اشتباهات همیشه به نفع یک تیم و به ضرر رقبای آن تیم باشد. به گل آفساید رقیب در بازی با ملوان و پنالتی سوخته حریفش در همین بازی نگاه کنید.»

با این که اکثر کارشناسان داوری اذعان داشتند که گل عیسی آل کثیر مهاجم پرسپولیس در شرایط آفساید به ثمر رسیده و برخی کارشناسان داوری هم به نادیده گرفته شدن خطای پنالتی دروازه بان سرخ ها روی مهاجم ملوان تاکید داشتند، پرسپولیس نه تنها جواب بیانیه استقلال را داد بلکه روز گذشته رسما اعلام کرد از جواد نکونام سرمربی آبی ها شکایت کرده است. پرسپولیس در حالی از سرمربی استقلال شکایت کرد که آذر ماه سال گذشته و در پایان دربی 102 باشگاه استقلال اقدامی مشابه علیه سرمربی پرسپولیس انجام داد که مصاحبه جنجالی داشت و از یحیی گل محمدی به دلیل تهمت به رئیس فدراسیون فوتبال و مدیرعامل باشگاه استقلال و ادعای کذب درباره رابطه مهدی تاج و علی خطیر، باشگاه استقلال از سرمربی پرسپولیس به کمیته های اخلاق و انضباطی فدراسیون فوتبال شکایت کرد که البته مشخص نشد چه نتیجه ای داشت و پرونده به کجا رسید! باشگاه پرسپولیس در بیانیه اش که واکنش به بیانیه اول استقلال بود نوشت: «یک داستان تکراری باز هم در حال روی دادن است. باز هم علیه پرسپولیس حرف‌هایی می‌زنند که توهین به شعور جامعه و ارکان فوتبال است و باز از سوی ارکان انضباطی و اخلاقی برخورد نمی‌شود و باز آن‌ها با خاطر آسوده‌تری به این روند ادامه خواهند داد.یک روز برای توجیه ناکامی و روز دیگر از ترس ناکامی. معلوم نیست این مصونیت برای آن‌ها برای این همه توهین و بی‌احترامی از کجا می‌آید که تمامی ندارد.»

دقایقی از انتشار این بیانیه نگذشته بود که استقلال در دربی بیانیه ها با انتشار بیانیه دوم که تند و آتشین بود پیش افتاد. در بخشی از بیانیه جدید باشگاه استقلال آمده بود: «بی‌شک مهم‌ترین اتفاق بازی‌های این هفته لیگ برتر، گل آفساید پرسپولیس و پنالتی سوخته ملوان بود که باعث شد جای برنده و بازنده در ورزشگاه آزادی عوض شود. این همان ورزشگاهی است که هفته قبل در آن، گل صد درصد سالم استقلال نادیده گرفته شد و همین 3 اشتباه (گل سالم استقلال که دیده نشد، گل آفساید پرسپولیس و پنالتی مفقود شده ملوان) اگر رخ نمی‌داد، الان فاصله استقلال و تیم دوم جدول در صدر 6 امتیاز بود، نه یک امتیاز! حالا اشتباهات 20 هفته قبلی لیگ برتر و شش گل آفساید پرسپولیس به گواه کارشناسان داوری، رسانه‌ها و برنامه‌های تلویزیونی تا این‌جای فصل و 7 امتیازی که با اتفاقات داوری به حساب رقیب واریز شد، بماند. اگر به واسطه یک اعتراض محترمانه، استقلال باید محکوم شود، حکم و جریمه رقیب چیست که حتی علیه VAR هم بیانیه صادر می‌کند؟ اوج لبخند در واکنش باشگاه رقیب همین است که به استفاده از VAR در دو دربی سرخابی رفت و برگشت اعتراض دارد و معتقد است اگر VAR نبود، این دو دربی را هم می‌برد! العاقل و اشاره ... بله VAR را باید کشت، چه با لگد چه با مشت!». در چنین فضای عجیب و پر حاشیه ای فوتبال‌دوستان انتظار دارند نهادهای انضباطی و اخلاقی ورود کنند و گویا کمیته انضباطی قصد دارد در اولین جلسه خود که روز دوشنبه برگزار می‌شود درمورد اظهارات پس از پایان بازی سرخابی‌ها در هفته بیست و سوم، بررسی‌هایی را انجام بدهد. حتی این احتمال وجود دارد با صدور دستور موقت، به عوامل 2 تیم فرصت 48 ساعته‌ای برای ارائه دفاعیات و مستندات داده شود.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 133

صدای بلند بی‌توجهی به زبان فارسی در «صداتو»

کاربرد بیش از اندازه واژه‌های بیگانه در برخی برنامه‌های ترکیبی شبکه نمایش خانگی بیداد می‌کند

الهه آرانیان -calture@khorasannews.com

در سال جدید، پخش فصل تازه مسابقه «صداتو» که بر پایه موسیقی و آواز است، شروع شده ‌است. این برنامه به تهیه‌کنندگی و کارگردانی حامد جوادزاده ساخته شده و محسن کیایی، مجری این برنامه است. چهار چهره شناخته‌شده موسیقی ، سینما و تلویزیون نیز به‌عنوان راهنمای فرد شرکت‌کننده، پای ثابت «صداتو» هستند. امیرمهدی ژوله، محمد بحرانی، شبنم مقدمی و محسن شریفیان به شرکت‌کننده ها کمک می‌کنند که بهترین تصمیم را درباره این‌که چه‌کسی خواننده است و چه‌کسی نقشِ خواننده را بازی می‌کند، بگیرند. فارغ از محتوای برنامه، آن‌چه در «صداتو» به شدت به چشم می‌آید، استفاده مکرر مجری و افراد کمک‌کننده این مسابقه از واژه‌های بیگانه است؛ واژه‌هایی که هرکدام یک یا چند معادل رایج فارسی دارند. پیش از این در همین صفحه و در قالب چند مطلب از اوضاع ناخوش زبان فارسی در مسابقه‌ها و برنامه‌های ترکیبی شبکه نمایش خانگی مانند «شب‌های مافیا»، «ناتو»، «پدرخوانده» و... نوشته‌‌ایم و حالا می‌خواهیم از وضعیت نامناسب زبان فارسی در «صداتو» بنویسیم.

زبان فارسی در «صداتو» 1402

فصل اول «صداتو» در سال گذشته پخش شد و یکی از پرمخاطب‌های شبکه نمایش خانگی هم بود، اما کاش این برنامه به زبان فارسی بی‌توجه نبود و آن را نادیده نمی‌گرفت. سازندگان «صداتو» به این برنامه «شب‌نشینی موزیکال-معمایی» می‌گویند. در حالی‌که می‌شد بگویند: «موسیقایی/ آهنگین». در فصل اول «صداتو» از همان قسمت نخست به چهار راهنما گفته شد: «هلپِر»! گاهی هم البته محسن کیایی به شوخی می‌گفت: «یاورانِ همیشه مؤمن»! کلمات و عباراتی مانند «پنلِ هنرمندان»، «لیپسینک»، «چالش آنلاک»، «استیج»، «فکت»، «پلتفرم»، «بِیس» و... مانند نقل و نبات بر زبان راهنماها و مجری جاری بود! نه از گفتنِ معادل‌های فارسی خبری بود و نه تذکری.

زبان فارسی در «صداتو» 1403

با شروع فصل دوم «صداتو» در نوروز 1403، باز هم واژه‌های بیگانه، کم‌وبیش به زبان مجری و کمک‌کننده‌ها می‌آید، ولی با یک تفاوت! آن هم این‌که گویا در فصل جدید تذکری داده شده مبنی بر این‌که به‌جای واژه‌های بیگانه، برگردانِ فارسی آن‌ها گفته شود. تا این‌جای کار مشکلی نیست و خیلی هم باعث خوشحالی است. مشکل زمانی است که وقتی مجری می‌خواهد معادل‌های فارسی واژه‌ها را بگوید، می‌خندد و با حالتی تمسخرگونه آن‌ها را به کار می‌برد؛ مثلاً به‌جای «پنل هنرمندان»، می‌گوید: «قطعه هنرمندان»! یا به جای «لیپسینک»، می‌گوید: «همسان‌سازیِ لب با جمله‌ها، آهنگ‌ها و...». از دیگر جملات پرتکرار مجری این برنامه در فصل اول و دوم این جمله است: «بریم صداتو ببینیم» که اهالی ادبیات و به‌ویژه صفحه «درست‌نویسی» در اینستاگرام از به‌کار بردن آن انتقاد کرده‌اند. تا جایی که می‌دانیم، صدا شنیدنی است، نه دیدنی!

از ایراد نگارشیِ زیرنویس تا خوانش اشتباه شعر سعدی

قبل از اجرای هر شخص به‌عنوان خواننده، این جمله خطاب به بیننده‌ها زیرنویس می‌شود: «به‌نظرتون خواننده اس»؟ اگر قرار بر محاوره‌نویسی باشد، جمله باید این‌طور نوشته شود: «به‌نظرتون خواننده‌س»؟ اگر هم قرار بر نگارش رسمی است، باید این‌طور نوشته شود: «به‌نظرتان خواننده است»؟ بنابراین «خواننده اس» غلط است. علاوه بر این، در قسمت سوم فصل جدید یکی از خواننده‌ها غزلی معروف از سعدی را می‌خواند که یکی از بیت‌های آن این است: «سعدی چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو/ ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را». اما خواننده مصرع دوم را طور دیگری می‌خواند و کارشناسان ادبیات ،غلط خوانده شدن آن را متذکر شدند.

لزوم نظارت بر کاربرد زبان فارسی در شبکه خانگی

کاش همان‌گونه که بر محتوای برنامه‌ها و مجموعه‌های نمایشی نظارت می‌شود، بر کاربرد صحیح زبان فارسی در آن‌ها هم نظارت شود. چند سالی است یک انجمن مردم‌نهاد با نام انجمن ویرایش به فیلمی که بیشترین توجه را به زبان فارسی و کاربردهای زبانی کرده باشد، جایزه «فارسینما» اهدا می‌کند. ضروری است این انجمن جایزه‌ای مشابه برای برنامه‌های ترکیبی و مجموعه‌های نمایشی شبکه خانگی هم درنظر بگیرد تا شاید در اثر رقابت، وضعیت استفاده از زبان فارسی در این شبکه بسامان شود. مدتی است که این نظارت بر برنامه‌های صداوسیما صورت می‌گیرد و اوضاع تا حدی بهتر از قبل شده ‌است. همچنین در خبر سیما بخشی ویژه پاسداشت زبان فارسی در نظر گرفته شده و دکتر امید جلوداریان، به مسئولان و مجریانی که واژه‌های بیگانه به کار می‌برند، تذکر می‌دهد و یادآور می‌شود که این واژه‌ها برگردان‌های فارسیِ روان‌تری دارند و بهتر است آن‌ها را به‌کار ببریم.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 183

واکاوی ماجرای تبعید یک « شوگر ددی»

ماجرای تبعید مرد میان‌سال ۵۴ساله به‌خاطر ارتباط با دختر نوجوان بهانه‌ای شد تا از دلایل اصلی تمایل بعضی دختران جوان به ازدواج با مردهای سن بالا بگوییم

عشق زنان جوان به مردان مسن که با عنوان« شوگر ددی» شناخته شده، متاسفانه جزو علایق و گرایش های بعضی از دختران جوان و نوجوان است. به‌تازگی مرد ۵۴ساله ای که به مدت ۳ سال با دختر ۱۳ ساله‌ای در ارتباط بود و برایش نقش شوگرددی را داشت، از سوی قضات دادگاه کیفری آذربایجان شرقی به ۲ سال تبعید محکوم شد(منبع خبر: رکنا). در ادامه بخشی از توضیحات این دختر نوجوان را خواهید خواند و همچنین از دلایل اصلی چنین تمایل و گرایش‌هایی خواهیم گفت.

تشنه محبت پدرانه بودم

دختر نوجوان مقابل قضات ماجرا را این‌طور شرح داد: «پدرم کارگر است و مادرم برای کمک به امرار معاش خانواده مجبور به کار در محوطه‌ای در اطراف تبریز بود. هیچ وقت از طرف پدرم محبتی ندیدم. همیشه دلم لک می‌زد برای محبت‌های مردانه، برای محبت‌های پدرم؛ اما او این محبت را از من دریغ می‌کرد. ️۳سال قبل، بعد از مدرسه به همراه مادرم به محل کارش می‌رفتم که با صاحب کارش آشنا شدم. در این مدت هم از نظر مالی و هم از نظر عاطفی ذره‌ای برایم کم نگذاشته بود. من هم که نیاز مالی شدید داشتم و تشنه محبت بودم، دل‌بسته شدم و ارتباط ما شروع شد تا این که والدینم مشکوک شدند و کار به این‌جا کشید.» اما چرا بعضی دختران به ازدواج با مرد سالمند علاقه‌مند می‌شوند؟

1 توجه ویژه به پول به جای ارزش‌های اخلاقی

همین طور که این دختر نوجوان هم در صحبت‌هایش اشاره کرد، یکی از دلایل اصلی و عمده تمایل به ازدواج با مردان سن بالا، نداشتن امنیت اقتصادی در زندگی است. به همین دلیل است که شاید قبح ازدواج با مرد سن بالا، شکسته شده و به تدریج با افزایش این نوع ارتباط یا ازدواج و الگوبرداری اجتماعی از آن،متاسفانه در میان فرهنگ و جامعه ایرانیان رخ داده است. مشکلات از جایی شروع می‌شود که پول جای ارزش‌های اخلاقی انسان، شخصیت و اصالت را می‌گیرد. بعضی دختران هم خوشبختی را تنها با پول مقایسه می‌کنند و در دام چنین رابطه‌هایی می‌افتند.

2 خلاهای عاطفی

شاید یکی از مهم‌ترین دلایل روحی و روانی علل تمایل زنان جوان به ازدواج با مردان مسن، خلاهای عاطفی باشد که می‌خواهند یک مرد سالمند جای محبت نداشته پدرشان را برایشان پر کند. اغلب دخترانی که گذشته خوبی نداشته و مورد بی‌مهری پدرشان واقع شده‌اند بیشتر به دنبال آغوش پدرانه هستند. به همین دلیل به این‌گونه رابطه‌ها تمایل بیشتری دارند. همچنین فرار از احساس تنهایی می‌تواند سوق‌دهنده افراد به سمت روابط نامناسب برای حل مشکلات گذشته است.

3 فرهنگ‌سازی اشتباه شبکه‌های اجتماعی

علاوه بر مشکلات عاطفی و اقتصادی، این موضوع با تغییرات فرهنگی هم در ارتباط است. گسترش راه‌های ارتباطی فضای‌مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای باعث تغییر نوع نگرش مردم نسبت به این ازدواج‌ها شده و بسیاری از ناهنجاری‌ها را به هنجار مبدل کرده است. تماشای ویدئوهای کوتاه از سبک‌زندگی یک دختر که از داشتن شوگر ددی ابراز خوشبختی می‌کند، تاثیر زیادی روی ذهن نوجوانان و جوانان می‌گذارد. این تمایل به نوعی است که برخی دختران یا حتی زنان بالغ‌تر، مایل به ازدواج یا ارتباط با مردانی می‌شوند که حتی چندین دهه بزرگ‌تر از آن‌ها هستند؛ تنها به این امید که بتوانند آینده زندگی خود را از هر لحاظ به‌خصوص اقتصادی تامین کنند.

4مشکلات اصلی این‌گونه روابط برای دختران جوان است

مشکلات اصلی که در این گونه روابط ایجاد می‌شود، برای دختران جوان است. مهم‌ترین مشکل آن است که این افراد از نسل‌های مختلفی هستند و تفکرات متفاوتی به یکدیگر دارند. به همین دلیل رسیدن به تفاهم در این گونه ازدواج‌ها بسیار سخت است و اغلب به همین خاطر، افراد خیلی زود از رابطه خود سرد و پشیمان می‌شوند. از طرفی مردان مسن خیلی از تجربیات مثل سفر، گردش و هیجانات را پشت سر گذاشتند و برنامه خاصی برای آن‌ها ندارند. این در حالی است که دختر جوان افق‌های بیش‌تری برای آینده خود در نظر دارد از جمله گردش، تفریح، سفر و فرزندآوری. در حالی که مرد مسن از رابطه با یک زن جوان بیشتر به‌دنبال آرامش و کسب انرژی از دست رفته‌اش است و در این بین تنها چیزی که زن جوان از آن منافع می‌شود، حمایت مالی است. می‌توان گفت در رابطه بین زن جوان و مرد مسن عامل جذب، جوانی و انرژی زن جوان و از طرفی حمایت مالی و کمی نرم‌تر شدن مرد مسن است که دیگر سرکشی دوره جوانی خود را ندارد. اما باید دید این جذابیت چقدر پایدار است و پس از گذشت چند سال آیا این جذابیت همچنان باقی خواهد بود؟ در ضمن، همان‌طور که پذیرش ازدواج دختر با مرد سن بالا در خانواده سخت است، پذیرش آن در جامعه هم سخت بوده و باعث نارضایتی زوجین از نگاه و حرف‌های دیگران خواهد شد.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

یادداشت روز

تعداد بازدید : 108

واگذاری سرخابی بدون تحقق مهم‎ترین پیش نیاز!

مهدی حسن زاده - economic@khorasannews.com

پس از ماه ها حرف و حدیث درباره واگذاری باشگاه های سرخابی به بخش خصوصی به نظر می رسد این بار ماجرا جدی است. پس از عرضه اولیه بخشی از سهام این دو باشگاه در بورس در اواخر سال 1400، در اواخر سال گذشته بار دیگر بحث واگذاری این دو باشگاه بالا گرفت. ابتدا صحبت از شستا و هلدینگ پتروشیمی خلیج‎فارس بود اما پس از آن صحبت از برخی بانک ها به میان آمد و سرانجام براساس اعلام مدیرعامل باشگاه پرسپولیس قرار است امروز واگذاری این باشگاه کنسرسیومی از بانک ها نهایی شود. با فرض صحت این خبر، سوال این است که آیا سایر پیش نیازهای واگذاری باشگاه های سرخابی محقق شده است؟

پاسخ قطعا منفی است! 26 اسفندماه سال گذشته در همین ستون در یادداشتی با تیتر «خطر واگذاری سرخابی بدون تعیین تکلیف حق پخش» به این مسئله اشاره کردیم که مهم‎ترین سوال پیش روی خروج باشگاه های ورزشی از مالکیت و مدیریت دولتی، منطق اقتصادی باشگاه داری است. هر کسب و کاری از جمله اداره باشگاه های ورزشی مبتنی بر ارزیابی اقتصادی از درآمد و هزینه آن کسب و کار است. مهم‎ترین منبع درآمدی صنعت باشگاه داری در جهان، حق پخش تلویزیونی و سپس درآمد ناشی از تبلیغات، فروش بلیت، فروش اقلام تبلیغاتی نظیر لباس با برند باشگاه و فروش بازیکنان جوان و مستعد به تیم های بزرگ است. در صنعت باشگاه‎داری در ایران، باشگاه ها فعلا از درآمد تبلیغاتی مستقیم خود (تبلیغات روی پیراهن) و فروش بلیت بهره مند هستند اما از مهم‎ترین منبع درآمدی خود که حق پخش است، محروم اند. واضح است که مسابقات فوتبال چقدر تماشاچی دارد و رسانه هایی از جمله صداوسیما از این مسیر درآمد قابل توجهی کسب می کنند. سوال این‎جاست که چه زمانی قرار است این درآمد به باشگاه ها برسد؟

اتفاق مهم در ماجرای واگذاری باشگاه های سرخابی ورود بانک ها به خرید سهام این دو باشگاه است. این اتفاق برگ دیگری در بنگاه داری بانک ها رقم خواهد زد. این در حالی است که هم براساس تاکیدهای چندباره رهبر انقلاب، هم براساس دیدگاه بسیاری از اقتصاددانان و هم براساس قوانین، بانک ها از بنگاه‎داری جدید منع شده اند؛ اما با توجه به شرایط اضطراری سرخابی و احتمال حذف آن ها از مسابقات آسیایی به دلیل مالکیت مشترک، ظاهرا مجوز ورود بانک ها به این موضوع صادر شده است. چنان که براساس اعلام خبرگزاری ها، هفته گذشته جلسه شورای پول و اعتبار برگزار شده و بانک‌های متقاضی خرید باشگاه پرسپولیس، مجوز لازم برای شرکت در مزایده و تیم‌داری را دریافت کردند و به این ترتیب این مشکل بزرگ از سر راه برداشته شد.

چنان که گفته شد اصرار بر واگذاری سرخابی در شرایط فعلی ناشی از اضطراری است که از ناحیه مقررات کنفدراسیون آسیا درباره مالکیت مشترک این دو باشگاه وجود دارد و حتی از این منظر ورود بانک ها به این مسئله نیز ممکن است قابل توجیه باشد (هرچند درباره این که باشگاه هایی نظیر پرسپولیس و استقلال با هواداران چند ده میلیونی چگونه و به چه کسی یا کسانی باید واگذار شود، بحث‎های جدی وجود دارد)، با این حال انتظار می رفت اکنون که به هر دلیلی و به هر روشی واگذاری سرخابی ها دارد محقق می شود، فکری برای مهم‎ترین پیش نیاز واگذاری باشگاه ها یعنی حق پخش نیز صورت گیرد. این حقی است که تاکنون از باشگاه ها سلب شده است و نتیجه آن عقب ماندگی فوتبال باشگاهی ایران در سال های اخیر و به ویژه در رقابت با باشگاه های ثروتمند عربی است که این سال ها به سمت جذب فوق ستاره های فوتبال گرایش پیدا کرده اند. در چنین شرایطی تعلل در رساندن حق فوتبال به حق‎دارانش یعنی باشگاه ها، موجب تضعیف ادامه دار باشگاه های ایرانی و عقب ماندگی بیشتر فوتبال ایران در عرصه رقابت های باشگاهی و ملی در آسیا و جهان خواهد شد.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 125

گامی دیگر برای محاصره دریایی رژیم صهیونیستی

تکاوران دریایی سپاه با بالگرد بر روی یک کشتی متعلق به تاجر معروف صهیونیست فرود آمدند و اقدام به توقیف این کشتی کانتینربر کردند.پیام این اقدام برای آمریکا و رژیم صهیونیستی چیست؟

توکلی -تکاوران ایرانی، کشتی MSC ARIES را در حوالی تنگه هرمز و در ۵۰ مایلی شرق بندر فُجیره امارات توقیف کردند. به اختصار می توان گفت که «تدبیر در پاسخ قطعی و حفظ سایه وحشت» سناریویی است که کشورمان در واکنش به حماقت بی سابقه تل آویو در هدف قرار دادن کنسولگری ایران در سوریه در نظر گرفته است. درواقع ایران آرام آرام در حال تدارک یک انتقام همه جانبه و قاطعانه است. حالا و پس از پایان یافتن پنجره دیپلماسی و تماس های بین المللی با تهران، در یک اقدام معنادار رزمندگان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یک کشتی باری مرتبط با رژیم صهیونیستی را در منطقه خلیج فارس توقیف کردند.برخی منابع خبری همچون آسوشیتدپرس مدعی شدند این کشتی باری که «ام‌اس‌سی‌آریز» (MSC Aries) نام دارد، با پرچم پرتغال فعالیت می‌کند و مرتبط با شرکت «زودیاک مریتایم» مستقر در لندن است که مالک آن یک میلیاردر اسرائیلی به‌نام «ایال عوفر» است.کشورمان با این اقدام دریایی خود نشان داد بنادارد غیرمنتظره به سراغ تل آویو رفته و کادوی انتقام با یک سوپرایز بزرگ همراه است. موضوعی که اصلا به مذاق رژیم صهیونیستی خوش نیامد و آن ها در یک واکنش به این اقدام ایران با نادیده گرفتن جنگ افروزی اش در منطقه و تشدید تنش و برهم زدن صلح و ثبات آن و تجاوزگری وحشیانه علیه مردم نوار غزه؛ در یک گزافه گویی آشکار مدعی شد: ایران عواقب تشدید اوضاع را متحمل خواهد شد.از یاوه گویی های رژیم صهیونیستی که بگذریم، این اقدام کشورمان پیام های متعددی داشت اما شاید مهم ترین پیام آن برای رژیم کودک کش صهیونیستی این بود :«آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد.» حالا مقامات تل آویو بهتر از هر کسی می دانند که چه بلایی سرشان آمده و ایران چه بازی خطرناکی را با آن ها شروع کرده است. همان طور که رسانه های عبری نیز اذعان کرده اند ایرانی ها با توقیف کشتی پیام روشنی به آمریکا داده اند که « اگر شما از طرف اسرائیل مداخله کنید، خلیج فارس را مانند دریای سرخ خواهیم بست.» بی تردید صهیونیست‌ها در آشفته‌ترین خواب‌ها و در آلوده‌ترین تفکرات ویرانگر خود که جز ویرانی و نابودی و جز قتل و آدم کشی چیزی نداشته، نمی‌دیدند که ایران این حرکت هوشمندانه و دقیق را اجرا کند. در پی تحریم‌های آمریکا و اروپا کشتی‌های تجاری ایران کمترین گذری از باب المندب، دریای سرخ، کانال سوئز و مدیترانه ندارند و این رژیم هم به خوبی می‌داند که اگر بخواهد دست به کار خطرناک‌تری بزند همه چیز برایش خطرناک‌تر خواهد شد. رژیمی که نه عمق استراتژیک دارد و نه میان ملت‌های منطقه، دوست و آشنایی و تنها امیدش برخی دولتمردان نان به نرخ روز خور عربی است حالا باید از آن ها هم قطع امید کند.این یعنی آن که ایران بر مهم‌ترین و اصلی‌ترین شریان اقتصادی رژیم اشغالگر دست گذاشته و عملاً آخرین نقطه امید این رژیم برای فرار از محاصره دریایی اعمال شده توسط ارتش یمن را مسدود کرده است.در همین باره احمد برزگر تحلیل گر نوشته است:« راهنما به راست اما گردش به چپ! بیچاره ها 10 روز است همه تمرکزشان را بر پدافند هوایی گذاشته اند اما ناگهان در دریا سیلی خوردند آن هم نه دریای مدیترانه و نه در دریای احمر، بلکه در خلیج همیشه فارس. البته این توقیف اجرای سیاست اعلام شده بستن شریان های حیاتی رژیم غاصب صهیونیستی است. انتقام جنایت در سوریه به قوت خود باقی است.» قاسم زاده فعال مجازی نیز نوشت :« هرچند باید منتظر توضیحات مقامات رسمی درباره دلیل توقیف کشتی متعلق به تاجر صهیونیست ماند اما فعلا دست گرمی، به جهت جبران ضرر مالی حمله به کنسولگری کشورمان در سوریه، در ادامه راهبرد اخلال در مسیر تجارت دریایی رژیم صهیونیستی، حامل پیام ترکیبی بودنِ پاسخ کشورمان و همچنین یک اخطار جدی برای هر کشوری به نظر می‌رسد که قصد حمایت از رژیم صهیونیستی را دارد!» کانال اخبار سوریه نیز در تحلیلی این اقدام ایران را در حقیقت گامی در جهت تکمیل پروژه یمنی ها و تنگ تر شدن مسیر دریایی اسرائیلی ها توصیف کرد و نوشت :« این اقدام گامی موثر و مهم و قابل توجه برای تکمیل محاصره دریایی دشمنی است که تلاش می‌کند با کمک کشورهای مزدور منطقه، محاصره دریای اعمال شده توسط ارتش یمن را بشکند. در طول چند ماه گذشته با همکاری حکام امارات به ویژه حاکم ابوظبی و دبی و همچنین کمک حاکم مجمع الجزایر دیلمون کشتی‌های صهیونیستی و کشتی‌هایی که کالاهای اسرائیلی را حمل می‌کردند در بنادر آن‌ها پهلو گرفته و کالاها را از طریق خاک عربستان و اردن به سرزمین‌های اشغالی فلسطین منتقل می‌کردند.» در ادامه این تحلیل آمده است : با این اقدام ایران عملاً آخرین راه فرار صهیونیست‌ها برای شکستن محاصره دریایی اعمال شده توسط محور مقاومت هم بسته شد. این اقدام پایان دادن به همکاری و همراهی غیر اخلاقی و غیر انسانی حکام امارات و رژیم صهیونیستی برای قتل عام و کشتار مردم فلسطین و همچنین کمک به این رژیم برای تداوم جنایت‌هایش علیه ملت‌های منطقه است. حالا باید دید پس از اعمال آخرین مرحله از محاصره دریایی رژیم صهیونیستی این رژیم چگونه می‌خواهد با آن مقابله کند! آیا این جا نیز کشتی‌های جنگی آمریکا و انگلیس برای اسکورت کشتی‌های حامل کالاهای اسرائیلی وارد درگیری با ایران می‌شوند یا همان تجربه یمن برای هفت پشت شان کافی است.» فارغ از همه تحلیل ها و معناشناسی ها از این دست گرمی ایران برای انتقام اصلی؛ آن چه که بیش از پیش عیان تر شده، این است که ایران سایه وحشتش بر اسرائیل را سنگین تر کرده و در زمان و مکانی که تل آویو فکرش را هم نمی کند پاسخ زیاده روی رژیم صهیونیستی ها را خواهد داد! اما تا آن موقع فعلا بترسید.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 57

شتاب صادرات دانش بنیان ها

محصولات شرکت های دانش بنیان با افزایش 3 برابری طی یک سال و تحرک روز افزون اکنون به 85 کشور به ارزش 1.5 میلیارد دلار صادر می شود. مدیر صادرات و تبادل فناوری معاونت علمی به خراسان می گوید، این رقم در مجموعه صادرات کشور همچنان کم است. او تاکید می کند که سرمایه گذاری ها در این بخش باید افزایش یابد

صادق غفوریان-بی شک امروز می توان با افتخار ادعا کرد که حوزه دانش بنیان ایرانی شأن و جایگاه رفیع جهانی یافته و بر اساس آمار رسمی اکنون محصولات دانش بنیان ایران به 85 کشور صادر می شود.

فعالیت بین المللی 1300 شرکت دانش بنیان

هم اکنون ، بیش از 9 هزار و 600 شرکت دانش بنیان در کشور فعال است که بنابر اعلام معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور، از این میان هزار و313 شرکت در زمینه تجارت خارجی فعالیت می کنند.

افزایش 3 برابری صادرات

اما خوب است این را در همین ابتدا بدانیم که برنامه های توسعه ای دولت در حوزه دانش بنیان ها، صادرات محصولات فناورانه را در یک سال اخیر سه برابر کرده است. در این زمینه، دهقانی فیروزآبادی در واپسین هفته های سال قبل در گزارشی اعلام کرد که «توسعه دیپلماسی علم و فناوری و توسعه روابط بر پایه فناوری، سیاست جدی دولت است؛ از این رو در تمام بازدیدها و مهمانی‌های خارجی پیشنهاد بازدید از شرکت‌های دانش‌بنیان و دستاوردهایشان به آن ها داده می‌شود و این رویکرد موجب شده که طبق روایت آمارهای گمرک، صادرات دانش‌بنیان در سال ۱۴۰۲ افزایشی سه برابری را نسبت به سال قبل تجربه کند.»

ارزش 1.5 میلیارد دلاری صادرات

حال ارزش این صادرات چقدر است، روایت روزهای قبل رئیس سازمان توسعه همکاری‌های علمی و فناورانه بین‌المللی به ما کمک می کند که اطلاعاتمان را در این زمینه کامل کنیم. این مسئول به خبرگزاری مهر گفته است: «صادرات محصولات و دستاوردهای دانش بنیان در سال ۱۴۰۱ حدود ۸۶۹ میلیون دلار بوده که در اواخر سال ۱۴۰۲ به یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار افزایش یافته و پیش بینی می‌کنیم که این عدد به ۲ میلیارد دلار هم برسد. در سال ۱۴۰۲ درمجموع محصولات دانش بنیان حدود ۷۰۰-۸۰۰ شرکت به بیش از ۸۵ کشور صادر شده است. این رشد صادرات از طرفی با تلاش و توجه شرکت‌ها و از سوی دیگر با برنامه‌های حمایتی معاونت علمی محقق شد و امیدواریم همین رشد را در سال ۱۴۰۳ شاهد باشیم.»

1403؛ سال پرکار بین المللی

جالب است بدانیم که حوزه بین المللی دانش بنیان ها روند پرشتابی را در پیش گرفته و آن طور که میرآبادی رئیس سازمان توسعه همکاری‌های علمی و فناورانه بین‌المللی می گوید: تلاش می‌کنیم همین رشد را در سال ۱۴۰۳ داشته باشیم و پیش بینی ما این است که سال ۱۴۰۳، سال پرکار بین المللی در حوزه علم و فناوری باشد. با توجه به این که در سال ۱۴۰۲ پایه یک سری ارتباطات گذاشته شد، سال ۱۴۰۳ توافق نامه‌ها و تفاهم نامه‌ها عملیاتی خواهد شد و به بهره برداری خواهد رسید.

تحرک در حوزه بین الملل دانش بنیان ها

اگرچه ظرفیت حوزه دانش بنیان ایران بسیار فراتر از شرایط کنونی است اما دانشمندان جوان ایرانی در حوزه دانش بنیان ها بر آن شده اند که بر سرعت فناوری ایرانی بیفزایند و از همین جهت این حوزه را بیش از گذشته به تحرک واداشته اند. طبق اعلام سازمان توسعه همکاری‌های علمی و فناورانه بین‌المللی معاونت علمی رئیس جمهور، در سال ۱۴۰۲ با شرکت‌های دانش بنیان ایرانی به ۳۵ نمایشگاه بین المللی اعزام شدند و همچنین پذیرای حدود ۱۰۰ هیئت خارجی نیز در داخل کشور بودند.

رقم صادرات دانش بنیان ها به نسبت مجموعه صادرات کشور هنوز کم است

ما در همین زمینه با دکتر راضیه کهنسال مدیر کریدور صادرات و تبادل فناوری معاونت علمی ریاست جمهوری همکلام می شویم و دیدگاهش را درخصوص پیشران توسعه دانش بنیان ها در عرصه صادرات و فعالیت های بین المللی جویا می شویم. کهنسال می گوید: ما در مسیر صادرات محصولات هنوز به نقطه نهایی نرسیده ایم ومسیر زیادی را پیش رو داریم و قطعا تمام تلاش ما نیز همین است که محصولاتی را در مسیر صادرات قرار دهیم که دارای ارزش افزوده بالایی باشد. برای نمونه به جای این که زعفران خراسان را به صورت خام صادر و خام فروشی کنیم، بتوانیم محصولاتی را از آن فراوری و صادر کنیم که تولید ثروت بیشتری نصیب کشور کند.

کهنسال به 75 میلیارد دلار ارزش صادرات کشور اشاره و تاکید می کند: رقم 1.5 تا 2 میلیارد دلار صادرات محصولات دانش بنیان نسبت به مجموع رقم صادرات کشور، هنوز خیلی کم است و باید خیلی تلاش کنیم تا بتوانیم این ارقام و اعداد را افزایش دهیم.

او در این زمینه، بر ضرورت ایجاد فرهنگ سازی داخلی برای تنوع بخشیدن به فراورده ها و محصولات به منظور ایجاد ارزش افزوده بیشتر تاکید می کند و می گوید: همچنین نیازمند دیپلماسی علمی و فرهنگ سازی و برندسازی در عرصه بین الملل هستیم که اگر دارای توان صادرات تجهیزات پزشکی هستیم، خارجی ها هم نسبت به توانمندی ها و دانش ما آگاهی و باور پیدا کنند. علاوه بر این موارد، دانش و آگاهی های شرکت های دانش بنیان مان نیز باید در عرصه صادرات تقویت و گسترده شود. او تاکید می کند که تمامی این موارد در کنار یکدیگر منجر به اجرای سیاست هایی می شود که ما می توانیم مجموعه ای از خدمات و حمایت هایی را ایجاد کنیم که شرکت ها در مسیر صادرات محصولاتشان شرایط و موقعیت بهتری را بیابند.

بودجه هست اما عالی نیست

از مدیر کریدور صادرات و تبادل فناوری معاونت علمی ریاست جمهوری درباره وضعیت بودجه ای حوزه دانش بنیان ها می پرسیم که پاسخ می دهد: بودجه به نسبت اقدامات وسیعی که باید صورت بگیرد، محدود است. شما تصور کنید ما با بودجه های موجود می خواهیم حدود 10 هزار شرکت دانش بنیان را حمایت کنیم که بتوانند به درجه ای از صادرات محصول برسند. باید این طور بگوییم، بودجه هست نمی گویم نیست اما لازم است خیلی بیشتر از این ها در این عرصه سرمایه گذاری صورت گیرد که بتوانیم در سال های نزدیک پیش رو بذری که در فضای دانش بنیان ها کاشته ایم تاثیرش را در اقتصاد دانش بنیان در بهترین شرایط ببینیم و داشته باشیم.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 67

ردپای ارز در افزایش تورم تولیدکننده

تازه ترین داده های مرکز آمار از تورم تولیدکننده در بهمن گذشته از افزایش این شاخص حکایت دارد. به نظر می رسد عواملی همچون تورم عمومی و به‌خصوص رشد نرخ ارز غیر رسمی در نیمه نخست زمستان سال گذشته بر این نرخ اثر گذاشته اند. موضوعی که بر خلاف برخی تحلیل ها راجع به امکان قطع ارتباط اقتصاد و نرخ‌های غیر رسمی ارز در شرایط کنونی است

امینی- تازه ترین گزارش مرکز آمار، از افزایش تورم ماهانه و نقطه ای تولیدکننده در بهمن حکایت دارد. هر چند این افزایش، اندک و به ترتیب 0.2 و 1.6 درصد بوده است، با این حال، از آن جا که شاهد رشد نرخ ارز غیر رسمی از اوایل زمستان گذشته بوده‌ایم، به نظر می رسد نشانه هایی از تاثیر افزایش نرخ ارز غیر رسمی در این حوزه (علاوه بر تورم عمومی کشور) وجود دارد. پیش تر نیز تحلیل ها، این فرضیه را که صرفاً در صورت تامین ارز واردات با ارز به نرخ مرکز مبادله، اقتصاد کشور از جهش ارزی مصون می ماند مورد تشکیک قرار داده بودند.

به گزارش خراسان، مرکز آمار در تازه ترین گزارش خود، داده های مربوط به تورم تولیدکننده در بهمن سال گذشته را منتشر کرد. یعنی بازه زمانی ای که نرخ ارز در یک مرحله از حدود 51 تا 58 هزار تومان هم بالا رفته بود. نرخ تورم نیز در سطوح بیش از 42 درصد (تورم سالانه) و (35 درصد) تورم نقطه به نقطه قرار داشت. این گزارش نشان می دهد که تورم ماهانه تولیدکننده در بهمن سال قبل از 1.1 درصد در دی به 1.3 درصد و تورم نقطه ای (رشد هزینه های تولیدکنندگان نسبت به بهمن 1401) نیز از 21 به 22.6 درصد افزایش یافته است.

این ارقام اگرچه افزایش اندک و جزئی را نشان می دهد، اما همسو با رشد نرخ ارز غیر رسمی و همچنین تورم عمومی کشور در آن بازه زمانی است و از این رو می تواند موید این مطلب باشد که نرخ های غیر رسمی ارز حتی با فرض ثبات نرخ های رسمی (یعنی نرخ های حاصل از عرضه ارز برای تامین تقاضاهای واقعی که در سامانه مبادله ارز و طلا منعکس می شوند) می توانند بر اقتصاد کشور اثر بگذارند و از همین رو توجه به آن ها در شرایط کنونی کشور ضروری است.

نرخ های غیر رسمی چگونه بر اقتصاد ایران اثر می گذارند؟

به طور کلی هنگام افزایش های نرخ ارز در سال های اخیر، این عبارت را از مسئولان اقتصادی کشور زیاد شنیده ایم که ارز مورد نیاز تجارت خارجی فراهم است و جای نگرانی نیست. یک مقصود از این عبارات این بوده که افزایش نرخ های ارز با تامین ارز مورد نیاز، بر اقتصاد ایران اثرگذار نیست. همچنین در بیان این اظهارات تلاش بر این بوده که آثار منفی روانی افزایش نرخ ارز خنثی شود. با این حال، لااقل از جنبه واقعی باید گفت که افزایش نرخ ارز غیر رسمی از کانال هایی که تاکنون شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته، به شرح زیر به اقتصاد ایران منتقل شده است:

1-صادرات ریالی: در سال های گذشته به دلیل شرایط خاص کشور و همسایگی با کشورهایی نظیر افغانستان، برخی از صادرکنندگان در قبال صادرات خود، به جای ارز، ریال دریافت می کردند. این در حالی است که این ریال ها بالاخره خود از جایی و با تبدیل ارز خارجی به ریال می بایست تامین می شدند. متاسفانه از روایت های انجام شده این گونه به دست می آید که این تبدیل در بازار آزاد رخ می داد. در نتیجه خود به خود از این منظر به نرخ های غیر رسمی، رسمیت داده می شد.

2- رویه های واردات در برابر صادرات: در رویه های گمرکی، این فرایند وجود داشته و دارد که برخی کالاهای مصرفی و حتی واسطه ای مورد نیاز صنایع، از طریق یک رویه معیوب تجاری با نرخ ارز بازار آزاد تعیین قیمت می شوند. خبرگزاری تسنیم به اشاره به این موضوع این گونه مثال زده است که موبایل های بالای 600 دلار، از طریق رویه‌ واردات در برابر صادرات خود وارد کشور می شوند و عملاً افسار قیمت ارز این کالای وارداتی در بازار آزاد است. به همین دلیل آیفون های رفرش وارداتی بلافاصله و در کمترین زمان با دلار تلگرامی یا بازار غیر رسمی هماهنگ می شوند.

3- فرآیند های معیوب نرخ گذاری کالاهای وارداتی و صادراتی: طبق گزارش تسنیم، علیرغم هشدارهای متعدد، به واسطه برخی رویه‌های تجاری و معافیت‌هایی که در زمینه بازگشت ارز حاصل از صادرات داده شده در عمل طیفی از کالاهایی که در داخل عرضه می‌شوند، ناگریز با قیمت ارز در بازار آزاد هماهنگ می‌شوند. به عنوان مثال بخشی از قطعات خودروها مونتاژی از محل صادرات خود، وارد شده و قیمت نهایی این اقلام با ارز آزاد تعیین می شود در نتیجه کالای نهایی مثل خودروهای چینی نیز تحت تاثیر دلار بازار آزاد قرار می گیرند.

این موارد نشان می دهد که اگر چه می بایست در مقابل عملیات روانی و نرخ سازی‌های کاذب کانال های مجازی، موضع قاطعی اتخاذ کرد، اما می بایست توجه داشت بخش‌هایی از اقتصاد همواره خود را با این نرخ های فردایی تطبیق می دهند و قیمت بازار آن ها از این نرخ ها متاثر می شود. در نتیجه یا باید عملاً به سراغ تک تک این بازارها رفت و مکانیسم قیمت گذاری آن ها را به شکل های مختلف و البته اصولی تحت تاثیر قرار داد که کار بسیار دشواری است. یا این که بانک مرکزی به عنوان یک سیاست‌گذار، نرخ های فردایی را مستقیم با به کارگیری هر چه سریع‌تر ابزارهایی نظیر بازارهای آتی ارز و همین‌طور با در نظر گرفتن جوانب مختلف آن کنترل کند. این ها همه علاوه بر در نظر داشتن معایب داشتن نظام چند نرخی ارز و نگه‌داشتن شبه دستوری آن در میان و بلندمدت است.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 0

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 162

شلیک بایدن به برجام؟ توپخانه باهنر علیه بهارستان و سفر «نورالدین » به جنوب

شلیک آخر بایدن به برجام؟

واشنگتن فری بیکن مدعی شدکه آمریکا معافیت همکاری های هسته ای

با ایران را تمدید نکرد

توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ موسوم به برجام، در نقطه‌ای است که نه‌تنها تصور احیای آن وجود ندارد، بلکه روز به روز به زوال نزدیک شده و حتی خبری از معافیت‌های تحریمی آمریکا که امکان همکاری‌های هسته‌ای ایران و سایر کشورهای باقی‌مانده در برجام را میسر می‌کرد، نیست و همین مسئله حاکی از آن است که برخلاف تصور برخی جریان‌های سیاسی داخل کشور، توافق هسته‌ای به موزه‌های تاریخ پیوسته است.یک رسانه آمریکایی در گزارشی نوشت که معافیت همکاری هسته‌ای با ایران تمدید نمی‌شود. بر اساس گزارش رسانه «فری‌بیکن»، دولت بایدن معافیت همکاری صلح‌ آمیز هسته‌ای با ایران طبق سند برجام را تاکنون تمدید نکرده است. با این حال دولت بایدن اکنون که معافیت‌ها منقضی شده‌اند، به اجرای آن تحریم‌ها متعهد نخواهد شد.سخنگوی وزارت امور خارجه به «فری بیکن» گفت که مقامات آمریکایی «همچنان در حال بررسی معافیت‌ها به عنوان بخشی از روند منظم هستند» و اظهارنظر عمومی تنها پس از تصمیم‌گیری ارائه خواهد شد. این معافیت‌ها که آخرین بار در آگوست ۲۰۲۳ تمدید شده بود، در ابتدای سال ۲۰۲۴ منقضی شده است. این معافیت‌ها در چهارچوب برجام صادر می‌شود و دولت‌ ایالات‌متحده هر ۶ ماه موظف به تمدید آن بوده‌ است.جمهوری‌خواهان کنگره سال‌هاست که بر وزارت خارجه بایدن فشار می‌آورند تا معافیت‌ها را لغو و تحریم‌هایی را که مانع همکاری هسته‌ای با ایران شود، اجرا کند. دولت ترامپ در سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ پس از خروج از توافق برجام، معافیت‌ها را لغو کرده بود و دولت بایدن بعد از ورود به کاخ سفید اعلام کرد که این معافیت‌ها را صادر خواهد کرد.معافیت‌های همکاری هسته‌ای صادر شده از سوی آمریکا، به کشورها و شرکت‌های خارجی اجازه می‌دهد که در پروژه‌هایی که ماهیت نظامی ندارند فعالیت کنند؛ پروژه‌هایی چون نیروگاه هسته‌ای بوشهر، رآکتور آب سنگین اراک و شراکت در برنامه بازسازی آن و همچنین تامین سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران که البته با وجود اعطای معافیت‌ها در این حوزه در ادوار قبل هم پیشبرد این پروژه‌ها به‌دلیل تحریم‌های ساختاری آمریکا با چالش‌های بسیاری روبه رو بوده است.

چرا معافیت‌های هسته‌ای؟

در فضای سیاسی ایران همواره این سوال وجود داشته که چرا با وجود خروج آمریکا از برجام و اعمال سنگین‌ترین تحریم‌ها، ایالات‌ متحده معافیت‌هایی را در حوزه همکاری‌های هسته‌ای ایران با سایر کشورها صادر می‌کرده است؟ دو نوع رویکرد در مواجهه با این سوال مطرح است. برخی تحلیل‌گران معتقدند که آمریکا برای تامین منافع خود معافیت‌های هسته‌ای را صادر می‌کرده و این تصمیم در راستای حفظ نظارت بر برنامه هسته‌ای کشورمان و محدود کردن توان ایران برای کاستن از زمان گریز لازم برای ساخت سلاح هسته‌ای – که هیچ‌گاه هم مدنظر ایران نبوده – و کنترل سطح غنی‌سازی اورانیوم توسط ایران گرفته می‌شده و عده دیگری هم معتقدند که این معافیت‌های هسته‌ای صادره، ابزار ایالات متحده برای فریب افکار عمومی و اتخاذ ژستی برای تمایل به مذاکره با ایران بوده است. این تحلیل‌گران می‌گویند که آمریکا در کنار اتخاذ راهبرد فشار اقتصادی و اعمال تحریم‌های شدید، معافیت‌های هسته‌ای را در نظر گرفته تا حسن نیت خود را نشان دهد و به تمایل خود برای مذاکره تظاهر کند و بدین‌شکل فشارها را به‌دوش ایران بیندازد. مسئله عدم تمدید معافیت‌های هسته‌ای ایران، موضوع تازه‌ای نیست و در دولت ترامپ هم این اتفاق رخ داده بود و حالا دولت دموکرات بایدن برای نخستین بار دست به این اقدام زده که خود حاوی پیام‌ مهمی است. به‌نظر می‌رسد ایالات‌متحده به این نتیجه رسیده که اهداف مدنظرش با تمدید معافیت‌های هسته‌ای محقق نخواهد شد و نه امکان نظارت مطلوبش بر برنامه هسته‌ای ایران و محدود کردن آن وجود دارد و نه ژست‌های مذاکره طلبانه‌اش دیگر محلی از اعراب خواهد داشت و بنابراین کوچک‌ترین منافذ تحریمی را مسدود می‌کند تا بدین ترتیب پازل فشار حداکثری خود را کامل‌تر از گذشته کند.در برهه فعلی هیچ دورنمای مثبتی از مذاکرات برجامی مشاهده نمی‌شود و جمیع شرایط حاکی از آن است که رویکرد خصمانه غرب نسبت به ایران تداوم خواهد داشت. حتی به‌نظر می‌رسد با فرارسیدن اکتبر ۲۰۲۵ که موعد انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل و لغو کلیه تحریم‌های مربوط به برنامه هسته‌ای ایران است، این رویکرد تقابلی باز هم تداوم خواهد داشت؛ همان‌گونه که در مهرماه امسال و کلید ‌خوردن دومین بند غروب برجام که مربوط به رفع تحریم‌های موشکی و پهپادی است، اروپایی‌ها به صراحت از عدم پایبندی خود به رفع تحریم‌های تسلیحاتی ایران سخن گفتند و انتظار نمی‌رود که با پایان محدودیت‌های ۱۰ ساله ایران و قطعنامه ۲۲۳۱، افق مشخصی در روابط ایران و غرب مشاهده شود. این اقدام اخیر دولت دموکرات بایدن هم گواه این مسئله است که امکان تعامل در چهارچوب برجام وجود ندارد و چه‌بسا زودتر از آن چه که تصور می‌شد، ناقوس مرگ توافق هسته‌ای به‌صدا درآمده است.

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

توپخانه باهنر علیه بهارستان

محمدرضا باهنر: مجلس یازدهم از رهبر انقلاب ۵ اخطار علنی گرفت.۹۰ درصد داوطلبان مجلس نه وظایف نمایندگان مجلس را می‌دانند و نه امکانات کشور را

«محمدرضا باهنر» نماینده هفت دوره مجلس شورای اسلامی و از اعضای مؤثر شورای وحدت در این دوره از انتخابات بود که بعد از تغییر حوزه انتخابیه خود به کرمان با حدود 35 هزار رأی نفر چهارم شد و از راهیابی به کرسی نمایندگی مجلس بازماند. او حالا در همایش شورای وحدت با عنوان «وحدت برای تحول» گفت: مجلس باید یک مقداری به اصول بپردازد تا بتواند کار اساسی انجام دهد. امید داریم در این ۲۸ سال که کار را خراب کردیم عزیزانی که در دوره جدید حضور دارند بتوانند کار درست انجام دهند. بر اساس فرموده رهبر انقلاب، مجلس باید مسیری طراحی کند تا دولت بر آن مسیر طراحی شده راه بپیماید. من در مصاحبه‌ای گفتم نمایندگانی که راهی مجلس می‌شوند نمی‌دانند وضعیت به چه صورتی است و می‌خواهند فقط تصویب کنند، بروند جلو و مسیر را طی کنند. اما وقتی وارد مجلس می‌شوند می‌فهمند کار به چه صورتی است. وی افزود: ما برنامه هفتم را در مجمع تشخیص مصلحت بررسی کردیم، رهبر انقلاب سیاست‌های آن را ابلاغ و مجلس یازدهم آن را تصویب کرد. امیدواریم آن اتفاق رخ دهد. یکی از مصوبات برنامه هفتم رشد اقتصادی 8 درصد بود. در طول 40 سال گذشته آمار تولید کشور ۲ برابر و اما آمار مصرف ۵ برابر است. زمانی که تولید بر مصرف پیشی بگیرد، مشکلات حل خواهد شد. اما اگر مصرف نسبت به تولید جلوتر باشد این مسیر ادامه دارد. متاسفانه مجالس ما می‌خواهند مشکلات را عاطفی حل کنند و با این عاطفی کردن فقط می‌توان مشکلات را برای دو روز حل کرد اما باید مشکلات را ریشه‌ای حل کرد. یعنی دندان را نمی‌توان با مسکن حل کرد. وقتی حقوق کارگر ۵۹ درصد افزایش یافت، باعث شد ۲۰ درصد کارگران اخراج شوند.مدعی هستم ۹۰ درصد داوطلبان مجلس نه وظایف نمایندگان مجلس را می دانند و نه امکانات کشور را. وی تصریح کرد: مقام معظم رهبری در طول سالیان گذشته تذکراتی به صورت خصوصی به مجالس گذشته می‌داد اما مجلس یازدهم از رهبر انقلاب پنج اخطار علنی گرفت. دو اخطار این بود که در کار اجرایی دخالت نکنند. برخی از نمایندگان برای حوزه انتخابیه در انتخاب فرماندار، استاندار و این‌ها دخالت‌هایی دارند که باعث شده تا اصل نظارت نمایندگان خدشه‌دار شود. برخی نمایندگان روی کاغذ چیزی می‌نویسند اما در پشت کاغذ چیز دیگر می‌نویسند. به طور مثال در استیضاح یکی از وزرا ۶۰ نفر از نمایندگان موافق استیضاح بودند اما بعد از اتفاقی که در آن وزارتخانه افتاد باعث شد کل امضاکنندگان به ۸ نفر برسند بنابراین از اهرم نظارت باید استفاده درست کرد.

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

سفر پرزحمت «نورالدین» و یاران به جنوب ایران

فصل پنجم سریال محبوب «نون خ» چه ویژگی‌های مثبت و ایرادهایی دارد؟

مائده کاشیان-سال 98 وقتی سریال «نون خ» برای اولین‌بار از شبکه یک پخش شد، حسابی مخاطبان را غافلگیر کرد و در کارنامه سعید آقاخانی نیز اتفاق مهمی بود. پس از استقبال مخاطبان، «نون خ» در فصل‌های دیگری نیز ادامه پیدا کرد و موفقیت اولیه خود را کم و بیش حفظ کرد تا این که در نوروز 1402، فصل چهارم ناامیدکننده ظاهر شد و انتظارات را برآورده نکرد. حالا پس از این ناکامی، نوبت به فصل پنجم رسیده است.. «نون خ 5» در اوایل راه با یک حاشیه همراه بود. اعضای شورای شهر کرمان، از تصویری که سریال از این شهر و مردم آن به نمایش گذاشته انتقاد کردند و خواستار عذرخواهی مدیران شدند. سپس مهدی فرجی تهیه‌کننده «نون خ 5» با انتشار یادداشتی توضیح داد که سوء‌تفاهم شده است و سازندگان این مجموعه قصد جسارت به ارزش‌های فرهنگی و ملی هیچ استانی از جمله مردم عزیز استان کرمان را نداشته‌اند.

تا به حال 10 قسمت از «نون خ 5» روی آنتن رفته و قرار بوده دیشب قسمت 11 این مجموعه پخش شود. فصل پنجم این سریال محبوب چه نقاط قوت و ضعفی دارد؟

تنوع لوکیشن

مهم‌ترین ویژگی «نون خ» در فصل 5، بیرون آمدن از روستا و تنوع لوکیشن است. قصه از جایی آغاز شد که «نورالدین» به همراه بعضی از اعضای خانواده خود و اهالی روستا، برای شرکت در یک نمایشگاه صنایع دستی که در کرمان برگزار می‌شد، راهی سفر می‌شوند و سپس به دنبال «خلیل» که قصد دارد پرنده «شاهین» را به یک قاچاقچی در چابهار بفروشد، به این منطقه می‌روند. تصویربرداری در جاده و لوکیشن‌های متعدد، کار سعید آقاخانی را در این فصل سخت کرده و البته این کارگردان به خوبی از پس آن برآمده است. تنوع لوکیشن‌ها نیز باعث شده فضای سریال یکنواخت نباشد، بنابراین آقاخانی از این منظر گامی رو به جلو برداشته است.

حضور و اتحاد اقوام ایرانی

یکی دیگر از تفاوت‌های مهم و اتفاقات جدید «نون خ» نسبت به فصول دیگر، حضور اقوام ایرانی در این مجموعه است. سفر به کرمان و چابهار، این فرصت را در اختیار قصه گذاشته تا اتحاد اقوام ایرانی و مردم مناطق مختلف با یکدیگر نمایش داده شود و همزیستی آن‌ها در کنار هم موقعیت‌های جالبی را ایجاد کند. به عنوان مثال در قسمت سوم، یک راننده تراکتور کرمانی به «نورالدین» و همراهانش که در راه مانده‌اند، کمک می‌کند. در قسمت‌ نهم نیز یک ناخدای خیر کمک کرد تا «نوری» بتواند به قید وثیقه «خلیل» و دیگران را که در بازداشتگاه بودند، آزاد کند. توجه «نون خ» به نمایش اتحاد و همبستگی ایرانیان در مناطق مختلف کشور، ارزشمند است.

قصه کم‌ماجرا و چند اتفاق بامزه

با توجه به خاطره خوبی که از «نون خ 1، 2 و 3» داریم، انتظارات از فصول جدید این مجموعه بالاست. «نون 4» نتوانست توقعات را برآورده کند، برای قضاوت قطعی درباره «نون خ 5»، باید تا انتهای این فصل صبر کرد، اما فعلا بنابر آن چه در قسمت‌های یک تا 10 دیدیم، قصه به اندازه فصول موفق سریال پرماجرا و سرگرم‌کننده نبوده است. با این حال، «نون خ 5» همچنان موقعیت‌های کمدی خوب و شوخی‌های بامزه‌ای دارد. به عنوان مثال، پرواز پرنده شاهین در مسجد، سوء‌استفاده «خلیل» از بازیگران تئاتر برای پیشبرد نقشه فروش پرنده، دعوای دو فرزند صاحب رستوران بین‌راهی، بردن «شاهین» برای مداوا نزد دام پزشک قلابی و نصیحت‌های «نورالدین» به واسطه دیالوگ‌های سریال «مختارنامه» جزو اتفاقات بامزه و جذاب «نون خ 5» بوده‌اند.

یک اتفاق جدید، اما غیرمنطقی

قصه «نون خ 5» از لحاظ زمانی، یک سال پس از فصل چهارم است، بعضی اتفاقات و روابط شخصیت‌ها نیز تکراری شده، بنابراین اتفاق‌های جدید مانند ازدواج «شیرین» لازمه قصه بوده و جزو نقاط قوت آن است. هرچند که با توجه به رفتارهای ناموجه «سلمان» و بی‌علاقه بودن «شیرین» نسبت به این کاراکتر در فصول قبلی، لازم بود ماجرای ازدواج آن‌ها به مخاطب توضیح داده شود تا غیرمنطقی نباشد، اما این اتفاق رخ نداده و در ابتدای فصل جدید دیدیم که این زوج در «ماه عسل» به سر می‌برند.

مورد خاص «نورالدین»

کمرنگ شدن تاثیر شخصیت «نورالدین» در پیشبرد مسیر قصه، یکی از مواردی بود که به فصل چهارم لطمه زد. این مسئله همچنان در فصل پنجم نیز وجود دارد. هرچند که میزان حضور «نورالدین» در سریال کم نشده، اما تاثیر حضور او و نقش تعیین‌کننده‌ای که پیشتر در سریال داشت، کمتر شده است. در سه فصل اول، شخصیت مرکزی کاراکتر «نورالدین» بود و دیگر شخصیت‌ها مکمل او بودند، اما در دو فصل اخیر، اثرگذاری این شخصیت بر روند داستان کمتر شده و برخلاف ظرفیت‌هایی که دارد، کمی به حاشیه رفته است.

غیبت دو کاراکتر خوب

فعلا در 10 قسمت اولیه سریال، دو شخصیت «روژان» و «ادریس» در قصه غایب بوده‌اند و این مسئله نیز از ایرادهای «نون خ 5» است. با توجه به تیزر و اسامی بازیگران این فصل، هدیه بازوند و سیروس سپهری نیز وارد قصه خواهند شد، اما غیبت آن‌ها در قسمت‌های گذشته تاثیر منفی بر سریال گذاشته است. شخصیت «روژان» و چالش‌هایی که با همسر بی‌دست‌وپای خود «مهیار» داشت، موقعیت‌های بامزه زیادی را در قصه ایجاد می‌کرد، ارتباط این کاراکتر با پدرش هم جذاب بود. علاوه بر این‌ها حضور او در کنار خواهرش «شیرین»، خانواده «نورالدین» را تکمیل می‌کرد، اما اکنون جای خالی این شخصیت در قصه احساس می‌شود. کاراکتر ترسو و ملاحظه‌کار «ادریس» نیز جزو شخصیت‌های محبوب قصه بود که فعلا در 10 قسمت اولیه سریال حضور نداشته است.

سهم زیاد دو شخصیت

در غیاب شخصیت‌هایی مانند «روژان» و «ادریس» حضور کاراکترهای «وحید» و «باوان» که جزو نقش‌های فرعی‌تر سریال بودند، پررنگ شده، اما این اتفاق چندان به نفع «نون خ 5» نبوده است. شخصیت «وحید» در فصول قبل حضور به‌اندازه‌ای داشت، اما زمین بازی او در فصل پنجم بیشتر از ظرفیتش بوده است. کل‌کل‌های این شخصیت با «کاووس» جذاب نیست و تکراری نیز شده است. شخصیت «باوان» نیز وضعیتی مشابه «وحید» دارد. او جزو شخصیت‌های مهم و محبوب فصول قبلی نبود و حضور پررنگش در فصل پنجم، کمکی به «نون خ» نکرده است.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

با خروج بخش زیادی از نیروهای زمینی ارتش صهیونیستی از غزه، مقامات تل آویو در حال آماده شدن برای سناریوی گسترش جنگ در جبهه شمالی هستند تا امنیت شهرک‌نشینان را تضمین کنند اما تشدید دامنه درگیری پیامدهای خطرناک‌تری دارد

تعداد بازدید : 145

کابوس تل‌آویو از حزب‌ا... پساجنگ

کامیار-با خروج بخش قابل توجهی از ارتش صهیونیستی از غزه، اکنون نگاه‌ها بیش از پیش به سوی مرزهای شمالی رژیم با لبنان دوخته شده جایی که تنور تحولات همچنان داغ به نظر می‌رسد و رنج بردن رژیم از وضعیت آشفته اجتماعی و نظامی و امنیتی در این منطقه امکان شکل‌گیری جبهه جدید را محتمل کرده است. در واقع به رغم ادعای مقامات صهیونیستی مبنی بر این که مدیریت خط تنش با حزب‌ا... لبنان را به طور کامل در اختیار دارند اما رسانه‌های این رژیم معتقدند که تحولات جبهه شمالی به نفع محور مقاومت لبنان در جریان است و حزب‌ا... توانسته معادلات قدرت را تغییر داده و توان نظامی خود را به صهیونیست‌ها تحمیل کند.روزنامه یدیعوت آحارنوت در گزارشی از حقایق کلی جنگ در جبهه شمالی و رویارویی با حزب‌ا... در شش ماه گذشته منتشر کرد. در این گزارش آمده است: حزب‌ا... در طول این جنگ 3100 موشک، گلوله خمپاره و 33 هواپیمای بدون سرنشین انفجاری پرتاب کرد، درحالی که در کل جنگ 33 روزه در سال 2006حدود 4400 راکت پرتاب شد.این روزنامه تاکید کرد: «پس از گذشت شش ماه از جنگ غزه، لشکرکشی به جبهه شمال به بخشی جدایی ناپذیر از نبرد چند میدانی تبدیل شده است. حزب‌ا... در این مدت حدود 240 بمب سنگین شلیک کرد که وزن آن‌ها بین 100 تا 500 کیلوگرم بود و خسارات شدیدی همانند بمباران هواپیماهای اسرائیلی وارد کرد و این بمب‌ها مقر لشکر گالیله در پادگان نظامی برنت اسرائیل را ویران کردند.»این روزنامه صهیونیستی در ادامه بازشماری قدرت نظامی مقاومت لبنان نوشت:«حزب‌ا... حداقل 700 موشک ضد تانک شلیک کرده که برخی از آن‌ها از نوع پیشرفته بودند و نه تنها شهرک‌ها و مواضع ارتش اسرائیل در خط تماس را مورد اصابت قرار دادند، بلکه به پایگاه‌های استراتژیک مانند واحد کنترل هوایی در مرون حمله کردند. در عرصه پهپاد هم حزب‌ا... حداقل 33 پهپاد انفجاری به سمت اسرائیل پرتاب کرده است». این روزنامه با انتشار تصویر آسیب‌ به زیرساخت‌ها در بخش شمالی، نوشت که فعلا نمی‌توان تاریخی برای بازگشت شهرک‌نشینان تعیین کرد. به نوشته این روزنامه، آخرین برآوردها نشان می‌دهد که حزب‌ا... تعداد 200هزار گلوله راکت در انواع مختلف، حدود 100هزار گلوله خمپاره در اندازه‌های مختلف و ده‌ها هزار موشک گراد که قادر به رسیدن به حیفا هستند در اختیار دارد. این روزنامه عبری در ادامه گزارش خود با اشاره به این که اکنون شرایط درگیری در جبهه شمالی متفاوت از زمان 7 اکتبر است، نوشت که دولت تندروی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر صهیونیستی از زمان روی کار آمدن نتوانسته در برابر حزب‌ا... اقدام جدی انجام دهد و اکنون شرایط به گونه‌ای رقم خورده که به دلیل تهدیدات نیروهای مقاومت لبنان، شهرک‌نشینان می‌گویند که در جهنم زندگی می‌کنند. این روزنامه اسرائیلی به این نتیجه رسید: «تنها ارتش قوی‌تر می‌تواند با حزب‌ا... مقابله کند و این زمان می‌برد. اگرچه افکار عمومی برای غلبه بر این وضعیت فشار می‌آورد اما اسرائیل اکنون به دلیل ترس از تهدید پاسخ ایران فلج شده است». گزارش این رسانه عبری درحالی است که درگیری‌های محدود بین حزب‌ا... و ارتش صهیونیستی در بحبوحه جنگ غزه، نگرانی‌ها را در مورد گسترش درگیری به یک جنگ منطقه‌ای برانگیخته است. ایالات متحده و کشورهای غربی از گسترش جبهه رویارویی با حزب‌ا... هراس دارند و به همین دلیل در ماه‌های اخیر مقامات آمریکایی و فرانسوی دست به کار شده‌اند تا با توافق امنیتی، درگیری در جبهه شمالی را متوقف کنند.

دستاوردهای حزب‌ا... برای دوران پساجنگ

بدون شک وضعیت امنیتی و نظامی رژیم در برابر حزب‌ا... پس از طوفان الاقصی بسیار متفاوت از شرایط قبل از آن است و مقاومت لبنان توانسته تا به دستاوردهای مهمی برای تعیین مسیر آینده معادلات قدرت در برابر دشمن صهیونیستی نائل آید.از جمله این دستاوردها می‌توان به از بین رفتن شرط‌بندی دشمن بر روی امکان به زانو درآوردن لبنان و مقاومت آن و موفقیت مقاومت در تحمیل شروط میدانی در شمال فلسطین اشغالی با تمام ابعاد و آثار بازدارنده و عملیاتی اشاره کرد.علاوه بر این حزب‌ا... موفق به بازدارندگی دشمن از جنگ با لبنان و همچنین تحمیل معادله حفاظت از غیرنظامیان شده و این به استثنای موارد خاصی که حزب‌ا... به آن‌ها پاسخ داده است. در حالی که لبنان شش ماه است درگیر نبرد است و این درحالی است که اغلب مناطق لبنان از حملات در امان بوده و حتی اکثر ساکنان مناطق جنوب همچنان در خانه‌هایشان هستند.همه این‌ها در مرحله بعد از جنگ برای دشمن وجود خواهد داشت؛ مرحله‌ای که سید حسن نصرا... بارزترین ویژگی آن را «تقویت قدرت لبنان و توازن بازدارندگی در لبنان» تعریف کرد.مطمئناً حزب ا... به دنبال بهره برداری از تأثیرات معادلات جدید بازدارندگی در پرونده‌های اختلافی منافع ملی لبنانی‌ها با رژیم، همانند موضوع مهم و تعیین کننده استخراج نفت و گاز از میدان کاریش، خواهد رفت و بر ضرورت حل و فصل این پرونده تاکید خواهد کرد.در این رابطه دبیر کل حزب‌ا... لبنان چندی پیش طی سخنانی با استناد به دستاوردهای مقاومت کشورش در این جنگ اظهارات صهیونیست‌ها درباره خروج حزب‌ا... از جنوب رودخانه لیتانی را یک «حرف توخالی» توصیف کرد؛ چراکه معتقد است اتفاقات و نتایج جنگ نتایج را تحمیل خواهد کرد و لبنان امروز در موضع قدرت است. این اظهارات بیانگر موضع صریح و تعیین کننده درباره تداوم حضور مقاومت در جنوب رودخانه لیتانی است.

تقلای تل‌آویو برای دستاوردسازی در جبهه شمالی

بدون تردید حملات مداوم حزب‌ا... به اراضی اشغالی، دولت نتانیاهو را در وضعیت بدی قرار داده و برای این‌که افکار عمومی را مجاب کند نیاز به دستاوردسازی در برابر حزب‌ا... دارد.برخی معتقدند که عقب‌نشینی ارتش اسرائیل از جنوب غزه، با هدف تقویت مواضع این رژیم در جبهه شمالی انجام می‌شود تا معادلات را به وضعیت پیش از جنگ غزه بازگرداند و تضمین‌های امنیتی مورد نیاز شهرک‌نشینان فراری را فراهم کند.دولت نتانیاهو در ماه‌های اخیر برای اینکه شهرک‌نشینان فراری را به مناطق شمالی بازگرداند به شیوه‌های زیادی متوسل شده تا نشان دهد که مناطق شمالی امن است و آن‌ها می‌توانند به خانه‌های خود بازگردند اما شهرک‌نشینان گفته‌اند مادامی که نیروهای حزب‌ا... به آن سوی خط آبی و رودخانه تیفانی عقب‌نشینی نکنند و حملات مقاومت متوقف نشود باز نمی‌گردند.شهرک‌نشینان به وعده‌های توخالی راست‌های افراطی در کابینه اعتمادی ندارند و هشدارهای رهبران حزب‌ا... را بیش از مقامات خود جدی می‌گیرند. در حال حاضر، بیش از 60 هزار شهرک‌نشین از مناطق شمالی فرار کرده‌اند و به گفته سید حسن نصرا... دبیرکل حزب‌ا... در صورت جنگ تمام عیار، بیش از دو میلیون صهیونیست آواره خواهند شد.

این مسئله مسجل است که توقف جنگ در غزه و مرز لبنان، مقدمه فروپاشی کابینه نتانیاهو خواهد بود و با تهدیدات ایتامار بن گویر، وزیر امنیت داخلی برای خروج از ائتلاف کابینه در صورت پایان جنگ در غزه، می‌توان گفت که نخست وزیر برای ادامه حیات سیاسی خود مجبور است آتش جنگ در اراضی اشغالی را داغ نگه دارد. از آنجا که نتانیاهو در غزه جز تلفات عایدی دیگری نداشته است، به دنبال کسب دستاورد از جبهه‌های دیگر است. در حال حاضر تشدید تنش‌ها با حزب‌ا... تنها گزینه ممکن برای ایجاد اتحاد و انسجام در سرزمینهای اشغالی است تا نتانیاهو بتواند چند صباحی بیشتر در مسند قدرت بماند.

از آن‌جا که صهیونیست‌ها معتقدند بخشی از واکنش احتمالی ایران به جنایات رژیم صهیونیستی در حمله به کنسولگری در دمشق از خاک لبنان انجام خواهد شد، لذا مقامات تل‌آویو سعی دارند استحکامات خود در مرز لبنان را تقویت و با این حملات مقابله کنند. اما ارتش صهیونیستی برای مقابله عملیات محور مقاومت که در ماه‌های اخیر از چند جبهه علیه اراضی اشغالی شروع شده است، به نیروهای تازه نفس نیاز دارد که طبق گزارش رسانه‌های عبری زبان، پیاده نظام رژیم و بویژه نیروهای ذخیره به دلیل جنگ فرسایشی در غزه، نایی برای جنگیدن در سایر جبهه‌ها را ندارند و امید بستن به این نیروهای خسته و فرسودیه نتیجه‌ای جز شکست نخواهد داشت.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 121

فرونشست بودجه عمرانی خراسان رضوی

درحالی‌که مؤدیان استان 2 هزار میلیارد بیشتر از مالیات ابلاغی به خزانه دولت پول واریز کرده اند اما میزان تخصیص اعتبارات عمرانی استان کمتر از 60 درصد بوده و 14 درصد کمتر از تخصیص 1401 است

مسعود حمیدی- توسعه نامتوازن، توزیع نامتوازن و در نتیجه عدالت نامتوازن را در پی دارد. پهنه جغرافیایی ایران همواره شاهد این سه گزاره بوده است؛ این‌که با موازات فاصله از هسته قدرت میزان برخورداری نیز کاهش پیدا می‌کند، این قدرت می‌تواند در ساختار عمودی حکومت باشد یا در ساختار افقی یا همان نظام توزیع از پایتخت به دیگر نقاط کشور و این موضوع محدود به ساختار کنونی نیست. هرچند در 45 سال گذشته یکی از مهم‌ترین راهبردهای حاکمیت بر هم زدن این ناعدالتی بوده و در برخی حوزه‌ها می توان عنوان کرد که موفق بوده ولی در برخی بخش‌ها هنوز این ناعدالتی ساختار وجود دارد که در این نوشتار مراد ما «ناعدالتی بودجه‌ای» است. امروز که در حال نگارش این گزارش هستیم استان خراسان رضوی به‌خصوص مشهد الرضا به‌شدت از نا عدالتی در حوزه بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، راه و آزادراه و آب و فاضلاب رنج می برد و در برخی بخش‌ها مانند آب در وضعیت فوق بحرانی قرارگرفته است. کلان‌شهری که سالانه پذیرای 40 میلیون زائر است و دروازه ارتباطی کشور با آسیای مرکزی محصور در خشکی و افغانستان است و قابلیت تبدیل شدن به یک پایتخت دوم و هاب منطقه ای برای توسعه تجارت و گردشگری با کشورهای نه چندان توسعه یافته شرقی کشور را دارد اما گویی بنا نیست این موضوع مورد توجه قرار گیرد؛ پروژه های عمرانی آب و فاضلاب از انتقال آب هزار مسجد و عمان گرفته تا احداث تصفیه خانه ها و سامان‌دهی سرطان کشف رود، از ساخت آزادراه حرم تا حرم گرفته تا آزادراه مشهد چناران و جاده مرگ، از قطار سریع السیر مشهد تهران گرفته تا قطار مشهد گرگان و مشهد چابهار و قطار برقی مشهد چناران و شهرک فرودگاهی همه این پروژه ها در یک کلام لنگ اعتبار هستند. پروژه هایی که عمر همه آن‌ها بالای 10 سال است و گاه رو به مستهلک شدن

می روند اما دریغ از نگاه ملی به پروژه های ملی این خطه، کلان‌شهری که جایگاه ملی برای ان تعریف شده اما اعتباراتش خرد است و حتی شهرستانی اما تقریباً همه مسئولان کشوری وقتی برای آخر هفته به پابوس حریم حرم رضوی مشرف می شوند از بی عدالتی به این خطه گلایه و وعده های خوش آب و رنگی می‌دهند اما به وقت تحقق، شانه از اجرا خالی می‌کنند.

2 هزار میلیارد درآمد مازاد مالیاتی چه شد؟

بگذارید کمی با عدد و رقم این نا عدالتی را بازگو کنیم. سال گذشته مؤدیان مالیاتی استان حدود 22 هزار میلیارد تومان، درآمد به خزانه دولت واریز کردند درحالی‌که طبق قانون این استان باید 19 هزار و 760 میلیارد تومان درآمد مالیاتی در سال 1402 داشته باشد که 15 درصد بیشتر از میزانی است که دولت در قانون بودجه برای استان تعریف کرده است و این درآمدها 53 درصد بیشتر از سال 1401 بود. طبیعتاً وقتی استانی مانند خراسان رضوی که بخش عمده اقتصادش خرد و خصوصی است بتواند 15 درصد بیشتر از وظیفه محوله برای دولت درآمدزایی کند و بخش عمده درآمدهای دولت از مالیات تأمین می‌شود و از سویی، شاهد احیای درآمدهای نفتی و بازگشت منابع بلوکه شده سال‌های قبل هستیم انتظار آن است که دولت نیز بر اساس قانون بودجه وقتی منابعش تأمین شده مصارف به‌خصوص مصارف زیرساختی و عمرانی را به صورت تمام و کمال در اولویت قرار دهد اما اعداد و ارقام این مسئله را بازگو نمی‌کنند.

تخصیص نیافتن 2147 میلیارد از اعتبارات عمرانی استان

بر اساس داده های رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان که در اختیار خبرنگار ما قرارگرفته است. مجموع اعتبارات تملک دارایی سرمایه ای (اعتبارات عمرانی) استان در قانون بودجه 1402 معادل 4 هزار و 441 میلیارد تومان بوده که این مبلغ با احتساب ردیف های ابلاغی در طول سال به 5 هزار و 278 میلیارد تومان رسیده است. یعنی علاوه بر اعتبارات مصوب حدود 836 میلیارد تومان به اعتبارات عمرانی استان اضافه شده است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. بااین حال بر اساس داده های رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان از مجموع اعتبارات عمرانی استان در پایان مهلت قانونی که پایان اسفندماه سال گذشته بوده تنها 59.2 درصد اعتبارات عمرانی استان تخصیص یافته است؛ این یعنی بیش از 2147 میلیارد تومان از اعتبارات عمرانی مصوب قانونی بودجه 1402 به خراسان رضوی تخصیص پیدا نکرده است. این در حالی است که میزان تخصیص اعتبارات عمرانی 1401 استان بیش از 73 درصد بوده و شاهد عقب‌گرد 14 درصدی در تخصیص اعتبارات عمرانی استان در سال 1402 هستیم. این عدم تخصیص در حالی است که بخش عمده از پروژه‌های عمرانی استان مانند آزادراه حرم تا حرم، آزادراه مشهد چناران، تصفیه خانه های مشهد، انتقال آب هزار مسجد و دریای عمان که پروژه‌های ملی هستند مورد اجحاف در نحوه تخصیص اعتبارات قرارگرفته اند و به‌رغم دستور مستقیم رئیس دولت درباره این پروژه‌ها اما بازهم به وقت تخصیص سازمان برنامه وبودجه 2147 میلیارد تومان از اعتبارات عمرانی استان را تخصیص نداده است. این در حالی است که سهم استان از کل بودجه عمرانی کشور 5 درصد است و سال به سال آب می رود و این سهم هیچ تقارنی با جایگاه استان و عقب ماندگی زیرساختی استان در حوزه های آب، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و راه ندارد. قابل تأمل آن‌که هفته اخیر رئیس جمهور

پروژه های آبی کلان‌شهر تهران با اعتباری معادل 17 هزار میلیارد تومان را بهره برداری کرد و استان‌های مرکزی به‌خصوص اصفهان از سطح برخورداری از زیرساخت‌هایی مانند آزادراه و بزرگراه و حتی قطار و پالایشگاه و امثال آن اشباع شده و عدم توازن توسعه و عدم انطباق با آمایش سرزمینی این استان باعث شده بحران آب و فرونشست گریبان این خطه را بگیرد.

درآمدهای مازاد استان کجا هزینه شد؟

پیشتر عنوان شد دولت در قانون بودجه 1402 معادل 4 هزار و 419 میلیارد تومان اعتبار عمرانی برای خراسان رضوی مصوب کرده که حدود 61.7 درصد آن تخصیص پیداکرده است. اما ردیف‌های دیگر مانند بازپرداخت فروش اموال، اعتبارات محرومیت زدایی، بودجه زیارت، تسویه و تهاتر بدهی‌های دولت، توسعه خدمات زیرساختی در مناطق کمتر توسعه یافته، تنش آبی، مازاد درآمد استانی که مربوط به درآمدهای مالیاتی است حدود 837 میلیارد تومان اعتبار برای آن‌ها در نظر گرفته شده است که شوربختانه درصد تخصیص این اعتبارات 46.3 درصد بوده و حدود 450 میلیارد تومان از این منابع هم تخصیص پیدا نکرده است. با توجه به این‌که طبق قانون دولت موظف است بخشی از درآمدهای مالیاتی مازاد استان را به استان مبدأ بازگرداند اما خراسان رضوی با وجود این‌که 2 هزار میلیارد تومان بیشتر از درآمد ابلاغی پول به خزانه دولت واریز کرده است و باید طبق قانون بخش از این درآمدها به استان بازگردانده شود اما دولت از کل ردیف های فوق الذکر کمتر از 400 میلیارد تومان را تخصیص داده است و معلوم نیست سرنوشت 2 هزار میلیارد درآمد مالیاتی مازاد استان چه شده است.

وضعیت از این بدتر می شود؟

در پایان باید اذعان کرد هرچند سهم خراسان رضوی از درآمدهای مالیاتی دولت ناچیز است و دلیل اصلی آن حضور نداشتن ابرشرکت‌های دولتی مانند ذوب آهن و نفت و گاز است و البته درآمدهای مالیاتی بخشی از شرکت‌های بزرگ استان مانند معادن سنگان خواف و امثال آن در استان‌های دیگر رسیدگی و اخذ می شود که پرداختن به این موضوع خارج از حوصله این نوشتار است و در گزارش های متعدد روزنامه خراسان از سال 1395 پیگیر بازگشت پرونده مالیاتی شرکت‌های فعال در استان به داخل استان بوده و در مواردی نیز این بازگشت محقق شده است. اما این‌که دولت تنها 60 درصد اعتبارات عمرانی 1402 را به استان بحران زده و عقب مانده به لحاظ زیر ساختی تخصیص دهد درحالی‌که این استان 2 هزار میلیارد تومان بیشتر از سهم ابلاغی برای دولت درآمدزایی کرده است و از نظر قانونی باید به استان بازگردانده شود خود مؤید گفته های همیشگی ما در روزنامه خراسان بوده و هست که استان خراسان رضوی و مشهد الرضا «استان و کلان‌شهر وعده ها» برای دولتی هاست و این محدود به دولت فعلی نیست اما انتظار آن است وقتی رئیس دولت سال‌ها خادم و تولیت آستان قدس رضوی بوده و از کمبودها و عقب‌ماندگی زیرساختی مشهد الرضا مطلع است و هر بار که به این خطه سفرکرده وعده و دستور داده که اعتبارات عمرانی و پروژه‌های عمرانی استان در اولویت قرار گیرد چرا به وقت تحقق به این دستورات جامه تحقق پوشانده نمی شود.

شاید به این دلیل است که مسئولان دولتی استان همواره از سر ناچاری برای تکمیل پروژه‌ها و گذار از وضعیت تنش و بحران دست در جیب داشته های استان می‌کنند که نمونه آن تکمیل پروژه‌های نیمه تمام «ملی» استان با فروش اموال و دارایی های استان است که

می توان گفت تقریباً کمتر استانی به چنین اقدامی دست زده است و این مسئله بهانه ای شده تا دولت هم در تأمین و پرداخت اعتبارات عمرانی استان بحران زده خراسان رضوی شانه خالی کنند و بگویند خراسانی ها خودشان از پس مشکلات‌شان بر خواهند آمد...

اما این تمام قصه نیست و شوربختانه بعد از گذشت حدود یک ماه از سال 1403 هنوز اعتبارات عمرانی استان مشخص نشده و با توجه به تغییر 60 درصدی نمایندگان استان در مجلس دوازدهم و این که بودجه دومرحله ای شده و رسیدگی به بخش دوم واصلی بودجه که اعتبارات عمرانی استان‌ها در آن مشخص

می شود که مطلقاً قابل افزایش نبوده و باید استان‌ها برای بیشتر سهم بردن چانه زنی کنند و بتوانند نمایندگان دیگر استان را قانع کنند که از سهم خود بکاهند و به استان دیگری انتقال دهند هنوز به صحن مجلس نیامده است و اگر هم بیاید باید توسط نمایندگانی مورد رسیدگی و مطالبه قرار بگیرد که بناست 2 ماه دیگر کرسی‌های خراسان رضوی در مجلس را به منتخبان جدید بدهند...

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی از دستگیری عاملان سرقت های گسترده در مشهد خبر داد

تعداد بازدید : 121

تبهکاران باند«میلاد لنگ» در چنگ پلیس!

سیدخلیل سجادپور- شش عضو تبهکار باند«میلاد لنگ»در حالی با تلاش نیروهای کلانتری شفای مشهد و با تیراندازی دستگیر شدند که اموال سرقتی زیادی از مخفیگاه آنان کشف شده است.

جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی در تشریح جزئیات دستگیری اعضای این باند تبهکار به خبرنگار روزنامه خراسان گفت:ماموران کلانتری شفای مشهد که با تقویت گشت های انتظامی، عملیات های گسترده ای را برای مبارزه با سرقت آغاز کرده بودند حدود ساعت یک بامداد جمعه گذشته به ترددهای بی هدف یک دستگاه پراید هاچ بک در بولوار خیام مشکوک شدند و درحالی که سرنشینان آن را زیر نظر داشتند به استعلام شماره پلاک خودرو پرداختند. سردار سرتیپ دوم احمد نگهبان اضافه کرد:طولی نکشید که مشخص شد خودروی مذکور سرقتی است ،بنابراین نیروهای انتظامی بی درنگ وارد عمل شدند و در یک عملیات ضربتی، راننده خودرو را دستگیر کردند اما سرنشین با پای پیاده فرارکرد. در همین حال افسران گشت انتظامی با شلیک چند تیر هوایی و محاصره خیابان های اطراف موفق شدند متهم دیگر را نیز دستگیر و به کلانتری منتقل کنند که در بازرسی از داخل خودرو مقادیر زیادی لوازم سرقتی نیز کشف و ضبط شد.

کلیددار امنیت مشهد ادامه داد: دو متهم که «رضا» و «بهیار» نام دارند، با نظارت مستقیم سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفا)مورد بازجویی های تخصصی قرارگرفتند واعتراف کردند که از اعضای باند «میلاد لنگ» هستند که بیشتر سرقت های خود را در منطقه قاسم آباد مشهد انجام می دهند به طوری که در حدود 24 ساعت گذشته 10 فقره سرقت از منازل و خودروها انجام داده اند.

این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد:با اعترافات متهمان ،ماموران به سراغ سرکرده باند رفتند که درون پاتوقی در بولوار توس 65 مشغول استعمال مواد مخدر بود. با ورود نیروهای انتظامی به این پاتوق علاوه بر «میلاد لنگ»3 متهم دیگر نیز در حالی دستگیر شدند که مقادیر زیادی لوازم سرقتی از قبیل دوچرخه،آچارآلات،کالسکه،لاستیک،گوشی،اسکیت کپسول آتش نشانی و غیره به همراه یک دستگاه موتورسیکلت گران‎قیمت کشف شد. سرتیپ دوم نگهبان افزود:با هدایت اعضای این باند به مقر انتظامی ،تحقیقات درباره جرایم آنان وارد مرحله جدیدی شد چرا که بررسی های مقدماتی نشان می داد«میلاد» معروف به «میلاد لنگ» از سارقان حرفه ای است که 8 فقره سابقه کیفری سرقت خودرو ،گوشی قاپی ، دستبرد به منزل و محتویات خودروها را در کارنامه سیاه خود دارد و باند تبهکاری را به سرکردگی خودش تشکیل داده است.جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی همچنین با اشاره به اعترافات متهمان، خاطرنشان کرد:اعضای این باند، سرقت های زیادی را انجام داده اند که تحقیقات از آنان با دستورات ویژه «قاضی ابراهیمی» همچنان ادامه دارد.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 140

گرفتار در شلوغی واگن های مترو!

کمبود 60 واگن در خط یک قطار شهری مشهد همزمان با رشد تعداد مسافران این خط موجب بروز ازدحام و شلوغی در واگن ها و همچنین گلایه مردم شده است

بهاره موفقی/ ریل های خطوط یک قطار شهری مشهد خالی از جای واگن هایی است که کمبود آن منجر به شلوغی و ازدحام جمعیت مسافران مترو شده است؛ چالشی که سال هاست به عنوان یک دست انداز از سرعت جابه جایی مسافران در این خط کاسته است و از سویی دیگر، منجر به گلایه های شهروندان از بروز ازدحام در همان حداقل واگن های فعال شده است. البته ناگفته نماند که بنا به اظهارات رئیس کمیسیون عمران، حمل‌ونقل و ترافیک شورای اسلامی شهر مشهد با انعقاد قرارداد خرید 60 واگن مورد نیاز برای خط یک قطار شهری مشهد، چالش های این مسیر هموار خواهد شد.

کمبود 60 واگن در خط یک قطار شهری مشهد

بهرام نکاحی، مدیرعامل شرکت بهره برداری قطار شهری مشهد در پاسخ به این سوال که خطوط 1 و 2 قطار شهری مشهد با چه تعداد کمبود واگن مواجه است؟ به «خراسان رضوی» می گوید: تعداد ناوگان خط ۲ بر اساس طرح مصوب، 100 واگن به صورت کامل خریداری شده و تا افق طرح هیچ گونه افزایشی نیاز ندارد، اما در خط یک افق طرح اولیه 100 واگن تعیین شده و با توسعه خط به فرودگاه 120 واگن به عنوان تعداد واگن‌ مورد نیاز افق طرح تعیین شد که با توجه به تکمیل شدن کل پروژه و رسیدن به افق طرح، ۱۲۰ واگن مورد نیاز است که در هنگام بهره‌برداری تعداد ۶۰ واگن از کشور چین‌ خریداری و تحویل شد و باقی مانده واگن های مورد نیاز دیگر تاکنون به هر دلیلی تامین نشده است، پس از پیگیری های به عمل آمده مقرر شد شرکت بهره‌برداری قطار شهری مشهد راساً نسبت به تهیه ۶۰ واگن مانده پیگیری و اقدام کند. نکاحی می افزاید: با حمایت ویژه شورای اسلامی شهر و‌شهردار محترم، فرایند برگزاری قانونی برای شناسایی و تامین واگن های موردنیاز از طریق فراخوان ‌عمومی انجام و اعتبار مورد نیاز در بودجه سال1403 لحاظ شده است و امیدواریم در سال جاری قرارداد خرید ۶۰دستگاه واگن خط یک با تولیدکنندگان داخلی نهایی و اجرایی شود. وی تصریح می کند: هم اکنون تدابیر لازم برای بهره وری حداکثری از ناوگان خط یک انجام شده و‌به منظور رفاه حال همشهریان عزیز با بررسی و برنامه‌ریزی خاص تعدادی از قطارها را به صورت سه واگنه مورد بهره برداری قرار داده تا بخشی از کمبود واگن مدیریت و خدمات بهتری ارائه شود.

انعقاد قرارداد برای خرید 60 واگن

مجید نژادحسین، رئیس کمیسیون عمران، حمل‌ونقل و ترافیک شورای اسلامی شهر مشهد نیز در گفت و گو با «خراسان رضوی» درباره کمبود واگن در خط یک قطار شهری مشهد می گوید: خط یک 60 واگن کمبود دارد که در برنامه خرید گذاشته ایم، مناقصه و فراخوان آن اعلام شده و شرکت برنده هم مشخص شده است. هم اکنون در مرحله اخذ تصمیم و انعقاد قرارداد هستیم. بعد از انعقاد قرارداد احتمالا تا پایان اردیبهشت فرایند اخذ ضمانت نامه آن انجام می شود و به فاصله هر 10 ماه واگن ها روی غلتک می افتد و ورود آن به خط شروع می شود. وی می افزاید: خط یک قطار شهری مشهد خط انحصاری است و مشابه واگن های آن در کل کشور وجود ندارد، چون قطعات سبک مترو نیست و این را عملا باید وارد کنند. رئیس کمیسیون عمران، حمل‌ونقل و ترافیک شورای اسلامی شهر مشهد درباره وضعیت واگن های خطوط دیگر قطار شهری مشهد می گوید: برای خط 2 و خط 3 مشکلی به لحاظ واگن نداریم بدین صورت که به محض این که فاز یک خط 3 راه بیفتد، چنان چه گسترش یابد، مشکلی به لحاظ واگن برای خطوط 2 و 3 نداریم و می توانیم خریداری کنیم. وی درباره کمبودهای موجود در خط 2 قطار شهری مشهد تصریح می کند: این کمبودها مربوط به تجهیزات ایستگاه هاست، اما برای واگن مطابق با سر فاصله ای که هست خدمات می دهیم، اما خط یک قطار شهری، چون زمان زیادی است که در حال بهره برداری است و واگن ها کمی فرسوده تر است ، اولویت دارد. نژادحسین می گوید: در واقع، خطوط 2 و 3 آن قدری مشکل ندارد و میزان مسافر با میزان واگن های موجود مطابقت دارد. خط 3 هم به محض این که در مدار بیاید متناسب با آن واگن خریداری می شود. وی در پاسخ به این سوال که چه میزان اعتبار برای خرید واگن های خط یک در نظر گرفته شده است؟ بیان می کند: فکر می کنم حدود 6 همت برای واگن های خط یک پیش بینی شده و در بودجه سال 1403 آن را لحاظ کرده ایم.

نژادحسین همچنین در پاسخ به این سوال که برای رفع مشکل ازدحام جمعیت در خط یک قطار شهری مشهد تا زمان تحویل واگن ها چه تدبیری اندیشیده خواهد شد؟ می گوید: برای خط یک که خط اصلی است عملا 60 واگن درحال سرویس دهی هستند، 60 واگن دیگر نیز در حال مذاکره و قرارداد آن هستیم که قطعا باعث رضایت مندی خواهد شد. سختی شهروندان در خط یک است که برای آن چاره اندیشیدیم. واقعیت را باید گفت که خرید واگن خط یک خیلی زودتر از این ها شاید در شورای سوم یا چهارم می توانسته،رقم بخورد. در هر صورت در شورای ششم این اتفاق افتاد. آن زمان رویکرد را مبنی بر این گذاشتند که بودجه قطار شهری بیشتر بر توسعه باشد؛ یعنی خطوط دیگر حفاری شود، ریل گذاری شود و ... تا پایان سال 1404 کل حفاری مترو تمام می شود و متمرکز بر روی خرید ناوگان، تجهیز ایستگاه ها و موضوعاتی از این قبیل خواهیم شد. وی در ادامه توضیحات خود درباره تدبیرهای لازم برای حل مشکلات ازدحام جمعیت در خطوط یک قطار شهری ادامه می دهد: هم اکنون مجوز 450 دستگاه اتوبوس جدید را پیگیری می کنیم. کلا ناوگان اتوبوسرانی ما حدود هزار و 700 دستگاه اتوبوس است. مجوز 450 اتوبوس جدید را به شهرداری دادیم، در شورا تایید شده است و حتی شرکت هایی که باید اتوبوس را خریداری کنند مشخص شده و در مرحله انعقاد قرارداد است که افزایش این تعداد به حمل و نقل عمومی کمک خواهد کرد.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 0

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.